1 / 48

راه اندازی موتورهای سه فاز با رله های قابل برنامه ریزی

راه اندازی موتورهای سه فاز با رله های قابل برنامه ریزی رله های قابل برنامه ریزی ٬ وسایل راه انداز نیستند وسایل راه انداز موتورها ٬ درایوها- اتوترانسها و. . . . هستند این وسایل ٬ مستقیما با مدار قدرت و راه اندازی در ارتباط هستند اما رله های قابل برنامه ریزی چنین نیستند

Download Presentation

راه اندازی موتورهای سه فاز با رله های قابل برنامه ریزی

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. راه اندازی موتورهای سه فاز با رله های قابل برنامه ریزی رله های قابل برنامه ریزی ٬ وسایل راه انداز نیستند وسایل راه انداز موتورها ٬ درایوها- اتوترانسها و. . . . هستند این وسایل ٬ مستقیما با مدار قدرت و راه اندازی در ارتباط هستند اما رله های قابل برنامه ریزی چنین نیستند در این فصل از کتاب تکنولوژی کارگاه برق صنعتی ٬ راه اندازی با رله های قابل برنامه ریزی بهانه ای بوده تا رله های قابل برنامه ریزی که توانایی برنامه نویسی برای مدارهای برق صنعتی را هم دارند و فقط جانشین سیم کشی مدارهای فرمان می شوند ٬ به حیطه آموزش رسمی کشور راه پیدا کنند امروزه آموزش برق در سطوح هنرستانی و کاردانی با دو رشته تاسیسات برقی و کنترل صنعتی عرضه می شود چرا که آموزش دراین دو رشته ٬ برای فارغ التحصیلان انگیزش بخش تر شناخته شده تا یادگیری مطالبی راجع به سیم پیچی الکتروموتورها که تا حدود زیادی بازپیچی و تقلیدی است و یا حتی تعمیر لوازم خانگی که در حیطه آموزش رسمی کشور به دلایل متعدد نشان داده شده است که اعتماد بنفس زایدی را به همراه دارد از این روست که در دو رشته بالا ٬تاسیسات برقی ٬ یکی از دروس اصلی مهارتی آموزش خود را رله های قابل برنامه ریزی(PLR) و کنترل صنعتی ٬ درس اصلی مهارت خود را کنترل کننده های قابل برنامه ریزی (PLC) قرار می دهد تفاوت PLR و PLC بطور خلاصه: 1-همه PLC ها محاسبات ریاضی را نیز انجام می دهند اما PLRها چنین نیستند 2- PLCها باید ازاستانداردIEC61131 پیروی کنند در صورتی که در PLRها چنین نیست 3- PLRها توابع خاص دارند که فراگیرخلاقیت بیشتری می تواند نشان دهد اما در PLCها این توابع موجود نیست 4- PLCها در پروژه های بزرگ صنعتی و PLRها درپروژه های کوچک در حدود تاسیسات برقی کاربرد دارند

  2. LOGO! EASY ZEN M2 ZELIO SG2 ALPHA SPR PHARAO

  3. مزایای استفاده از رله های قابل برنامه ریزی 1-کاهش حجم سیم کشی ها و اتصالات مدار 2-امکان طراحی چاپ و ذخیره سازی برنامه درPC و امکان ارسال و دریافت برنامه بین PLRو PC 3 -امکان اجرای شبیه سازی کار مدار در PC 4-عدم نیازبه تیغه کمکی یا کنتاکتور کمکی 5-وجود تایمرهای متنوع به تعداد زیاد در آن 6-وجود توابع خاص در اکثر PLRها 7-امکان برنامه نویسی دستی در اکثر موارد بدون وجود PC 8-امکان گذاشتن رمزعبور برای برنامه و جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی 9-انعطاف پذیری در مقابل تغییرات احتمالی برنامه -10-امکان نظارت بر عملکرد مدار از طریق پیام نمایشگر -11-آسان بودن اعمال تغییرات و اصلاح خطاها PLR اجزای ظاهری یک رله قابل برنامه ریزی رله ای است که با روش برنامه ریزی خاصی(نردبانی وبلوکی) برپایه مدارهای منطقی جهت کنترل فرآیند های تاسیسات الکتریکی بکار می آید

  4. نمودار بلوکی یک رله قابل برنامه ریزی

  5. معرفی برنامه نویسی به روش نردبانی : • در این روش برنامه ریزی از تیغه(Contact) و همچنین بوبین (Coil) استفاده می شود و مشابهت زیادی با شکل مدارات فرمان دارد . در برنامه ریزی به این روش باید به اصول زیر توجه کرد. • 1-در روش نردبانی ورودی رابا کنتاکت نشان می دهند کنتاکت(تیغه) باز با علامت و کنتاکت بسته با علامت نشان داده می شود • 2- خروجی را با بوبین نشان می دهند و علامت آن با بصورت است و ضمنا کنتاکت مربوط به هر بوبین ٬ اگر از نوع باز باشد با علامت مشخص می شود • 3- تیغه ها اگر از نوع ورودی باشند با حرف I و اگر از نوع خروجی(بوبین) باشند با حرف Q مشخص می شوند.کنتاکت مربوط به بوبین(خروجی) نیز مانند مدارات کنتاکتوری هم نام و هم شماره بوبین خواهد بود مثل Q1 و. . . • 4-فقط آخرین ستون سمت راست در روش نردبانی می تواند محل قرار گرفتن بوبین باشد سایر ورودیها و کنتاکت بوبین می تواند در هر محلی در روش نردبانی رسم شود

  6. خط شروع برنامه Q1 کنتاکت باز بوبین I1 I2 Q1 کنتاکت باز بوبین کنتاکت بسته 5 - در مدارهای فرمان نحوه رسم عمودی بوده از بالاشروع و در پایین ترین نقطه به بوبین کنتاکتور ختم می شود اما در روش نردبانی رسم مدار بصورت افقی بوده روی پله های یک نردبان از چپ به راست انجام شده و به ستون سمت راست ختم می شود

  7. جهت یادآوری و قبل از توضیح روش بلوکی علایم – جدول صحت و شکل بلوکی عملگرهای منطقی که با آنها سر و کار خواهیم داشت در جدول نشان داده شده است و در درس الکترونیک کاربردی با آنها آشنا شدید

  8. I1 I Q I 1 معرفی برنامه نویسی به روش بلوکی : 1- در این روش رسم مدار از سمت ورودی به سمت خروجی است.(معمولا از سمت چپ شروع و به سمت راست ختم می شود) 2- در روش بلوکی ورودی علامت و خروجی با علامت نشان داده می شود.ورودی با حرف I و خروجی با حرف Q مشخص می شوند و در بالای بلوک این حروف و شماره آنها درج می شود 3- یک خروجی بوبین می تواند به ورودی چندین بلوک وصل شود. با این ترتیب کنتاکت آن خروجی را خواهید ساخت مثلا ارتباطی که از خروجی به ورودی OR برگشت داده شود مشابه تیغه خود نگهدار عملمی کند 4- در این روش برای اتصالات و برنامه ریزی می توان از عملگرهای منطقی استفاده کرد برای مثال در این روش سری کردن را AND کردن و موازی کردن را می توان OR کردن نامید . 5- برای ساخت کنتاکت بسته از عملگر منطقیNOT می توان استفاده کرد.مطابق شکل روبرو:

  9. I1 I2 Q1 I I 1 & 1 عملگر عملگر Q 6- در مواردی که خروجی عملگرNOT به ورودی هر عملگری وصل شود می توان بجای عملگرNOT از یک حباب استفاده نمود درزیریک نمونه رسم برنامه به روش بلوکی دیده می شود

  10. : رسم برنامه : رسم برنامه I1 I1 : شبیه سازبرنامه : شبیه سازبرنامه : رسم برنامه : رسم برنامه : شبیه سازبرنامه : شبیه سازبرنامه Q Q I 1 I وضعیت وضعیت وضعیت وضعیت 1 3 1 3 Q1 Q1 I1 I1 Q1 I1 Q1 I1 Q1 I1 Q1 2 4 2 4 Q1 Q1 کار عملی 1: موضوع:رسم برنامه وشبیه سازی درکاربا نرم افزار رله های قابل برنامه ریزی هدف:راه اندازی یک موتور بصورت لحظه ای حالت اول : حالت دوم : توجه: در شبیه ساز برنامه رله نوع شستی هاکه انتخاب می کنید و نتیجه ای که از شبیه سازی با آنها می گیرید همان نتیجه ای خواهد بود که بعدا در کار واقعی یعنی سیم کشی آن شستی ها روی دستگاه رله مشاهده خواهید کرد

  11. انواع ورودی تحریک شده تحریک نشده نوع ورودی در برنامه انتخاب شستی در شبیه ساز مفهوم ورودی در رله های قابل برنامه ریزی -پردازشگر رله فقط صفر و یک منطقی را درک می کند بنابراین اعمال ولتاژبه ورودی دستگاه رله به معنای فعال بودن ورودی(یک بودن) دستگاه و عدم اعمالولتاژبهترمینال به معنای غیرفعال بودن(صفربودن) آن ورودی دستگاه خواهد بود همانطوری که می دانید ورودی های بکار رفته در برنامه را می توان به حالت باز (NO) یا بسته(NC) در نظر گرفت و به همین ترتیب زمان سیم کشی نیز معمولا از شستی وصل(NO) و شستی قطع(NC) استفاده می شود هر چند NO یاNC بودن کنتاکت بر ای پردازشگر رله بی معنی است اما بین NC یا NO بودن در برنامه و سیم کشی روی دستگاه رله می توان ارتباطی در نظر گرفت که به دو صورت زیر می توان عنوان کرد تعریف بالا برای ورودی در حالت عادی است طبعا در یک ورودی تحریک شده اگر شستی را فشرده نگهداریم ورودی به تحریک نشده تبدیل می شود • مفهوم تحریک شده و تحریک نشده مقدار منطقی است که در حافظه موقت رله قابل برنامه ریزی قبل از اجرای برنامه جای می گیرد • برای مثال اگر شستی قطعBreak)) در یک ورودی قرار گرفته در حالت عادی آن را فعال و ارزش منطقی آن ورودی دستگاه را یک کرده اگر در برنامه کنتاکت NO قرار دارد همان ارزش منطقی را به حافظه می فرستد (ورودی تحریک می شود)و اگر کنتاکت NC در برنامه برای آن ورودی در نظر گرفته شده باشد عکس ارزش منطقی ورودی دستگاه یعنی صفر را به حافظه موقت قبل از اجرای برنامه می فرستد(ورودیتحریک نشده)

  12. Q1 I2 I1 I2 I1 Q1 I2 Q1 Q1 I2 I1 I1 Q1 Q1 Q1 Q1 هدف از عنوان کردن ورودی تحریک شده و تحریک نشده آن بود بگوییم ابتدا شستی های سیم کشی را برای خود تعریف کنید و بعد شروع به رسم برنامه کنید برای مدار راه اندازی دایم ساده با یک خودنگهدار به روش نردبانی می توان مدار را به چهار صورت رسم کرد که هر چهار مدار خواسته راه اندازی دایم ساده را برآورده می سازند : شبیه سازبرنامه : رسم برنامه : شبیه سازبرنامه : رسم برنامه با زدن شستی وصل دایم روشن و با زدن شستیوصل خاموش می شود با زدن شستی وصل دایم روشن و با زدن شستیقطع خاموش می شود : شبیه سازبرنامه : رسم برنامه : شبیه سازبرنامه : رسم برنامه با زدن شستی قطع دایم روشن و با زدن شستیقطع خاموش می شود با زدن شستی قطع دایم روشن و با زدن شستیوصل خاموش می شود

  13. نحوه کار با دستگاه رله قابل برنامه ریزی -دراین کتاب ودر کاربا PLRوسیله حفاظتی را جدا از ورودی ها در نظر گرفتیم چرا که منطق اصلی برنامه با شستی ها به عنوان ورودی می باشد با این حال می توان هر وسیله حفاظتی را به عنوان ورودی جداگانه در نظر گرفت و بعد برنامه نویسی نمود یا می توان تیغه بی متال را با شستی قطع (STOP) مدار سری کرده و بعد به ورودی I1 رله بسته شوند اما چون درادامه و این کتاب سری کردن در ورودی ها را به عنوان کار غلط معرفی کرده ایم باز این روش را در بستن تیغه بی متال پیش نگرفتیم وروش بستنی مطابق شکل روبرو پذیرفتیم -همیشه در سیم کشی مدارهای رله های قابل برنامه ریزی سیم فاز برق را به یک سر کنتاکت Q1 دستگاه برسانیم تا اینکه به محض وصل شدن Q1 اتصال سیم فازبه بوبین کنتاکتور برق دار شود.(سیم قرمزرنگ ) واگر خروجی های دیگری داشتیم یعنی مدارهای چند کنتاکتوری باز این کار را باید برای همه آنها انجام دهیم -ضمنا سعی شده همان شستی که در مدار فرمان استفاده شده در سیم کشی دستگاه رله نیز بکار آید و برنامه رله بر پایه آن نوشته شود

  14. وسیله حفاظتی مثل بی متال را می توان ورودی جداگانه ای در نظر گرفت و برنامه نویسی کرد سری کردن ورودی ها را به عنوان کاری غلط است

  15. - اتصال سیم های فاز و نول (L1وN) یا +و- (ولتاژ DC) به ترمینال های تغذیه ضروری است. این سیم ها به رنگ آبی نشان داده شده اند. در اتصال رله ها به نوع ومقدار ولتاژ تغذیه که معمولا روی بدنه آن نوشته می شود دقت خاص باید کرد . شکل در شکل صفحه قبل یک رله با تغذیه DC و جهت راه اندازی یک موتور الکتریکی را دیدید تذکر1: اگر رله قابل برنامه ریزی تغذیه نداشته باشد حتی برنامه را از طریق رایانه و کابل مربوط نمی توان در آن بارگذاری و یا از آن فراخوانی نموند تذکر2:در متن درس کتاب رله برای راه اندازی موتورهای الکتریکی در نظر گرفته شده است در صورتی که رله برای مدارهای مصرف کننده های غیرموتوری بکار آید لزومی به استفاده از تیغه بی متال در سیم کشی ها نیست – برای راه اندازی مدارها با رله قابل برنامه ریزی، باید رله در وضعیت Start یا Run قرار گیرد. این کار هم توسط کلیدهای روی رله و هم توسط برنامه رایانه ای ساخته شده برای رله می تواند انجام شود اگر رله در این وضعیت قرار نگیرد با وجود برنامه و سیم کشی و تغذیه، مدار کار نخواهد کرد. تذکر1:در برخی نقشه های سیم کشی رله ها تغذیه رله از یک فاز و سیمی که فاز را به یک سمت بوبین کنتاکتور می آورد را از فاز دیگری می گیرند تذکر2:در برخی نقشه های سیم کشی رله ها اینترلاک دو کنتاکتور را درسیم کشی نیز نشان می دهند مثل دوکنتاکتور چپگرد و راستگرد یا دوکنتاکتورستاره و مثلث یا دو کنتاکتوردر مدار دالاندر قبلا گفتیم در این کتاب ابتدا برنامه نمی نویسیم بعد راجع به شستی ها در سیم کشی رله فکر کنیم بلکه ابتدا مدار فرمانی با شستی هایی داریم و می خواهیم سیم کشی های اضافی آن را حذف کنیم و برای این منظور برای رله برنامه می نویسیم همین موضوع بود که باعث مطرح شدن بحث ورودی تحریک شده و تحریک نشده شد در روشی که ابتدا برنامه می نویسند باید سعی در مشابه سازی برنامه با مدار فرمان کنند در این صورت شستی های انتخابی در نهایت معمولا شستی های وصل(start)انتخاب خواهد شد و معمولا آشنایی با ورودی تحریک شده و تحریک نشده پیش کشیده نمی شود به همین خاطر در این روش برای مثال اگر یک ورودی برای بی متال در سیم کشی در نظر گرفته شود به ازای تیغه بسته(95-96) آن در برنامه یک ورودی باز در نظر می گیریم و این قابل فهم نخواهد بود ضمنا امتیاز روشی که در کتاب انتخاب شده در این است که به منطق کار کردن مدار فکر می کنیم نه مشابه سازی با مدار فرمان

  16. S RS I2 I1 S R خروجی I2 Q1 I1 R I I Q RS R S Q1 Q1 0 I K1M K1M توابع خاص در رله های قابل برنامه ریزی(خودنگهدار-تایمرها و...) تابع خودنگهدار:این تابع که شبیه ،خود نگهدار در مدارات کنتاکتوری است در روش نردبانی خصوصیتی است که به خروجی(بوبین) می دهید و در روش بلوکی آن را بصورت کادری با دو ورودی و یک خروجی نشان می دهیم نحوه عملکرد این تابع به این صورت است که با فعال کردن یک ورودی آن بنام set که با حرف(S) نشان داده می شود، خروجی بصورت دائم فعال (وصل)می ماند و با فعال کردن ورودی دیگر تابعبنام reset که با حرف(R) نشان داده می شود، خروجی قطع می شود می توان تصور کرد این تابع بلوکی است که یک مدار خود نگهدار را در داخل دارد بطوری که فعال کردن ورودی بالایی آن مانند فشردن شستی وصل مدار است و آن را همچنان وصل نگه می دارد (همانند وصل کنتاکتور با تیغه خودنگهدار) و فعال کردن ورودی پایینی آن مانند فشردن شستی قطع مداراست در روش نردبانی فقط دو ستون اول و آخر از نردبان اشغال می شود و در روش بلوکیهم از بلوکهای کمتری استفاده خواهد شد. ضمنا از امتیازات رله های برنامه ریزی وجود توابع خاص فراوان در آنهاست که تابع RS یکی از آنهاست همانطور که مشاهده می کنید بوبین نردبانی RS با دو بلوک RSوQبرابری می کند و چون در این کتاب روش نردبانی و بلوکی در کنار هم بیان و مشابه سازی شده پس در روش بلوکی مجبوریم RSو Q را یک مجموعه بلوکی فرض کنیم بنابراین از این پس تمام مدارهای فرمان که دارای خودنگهدار هستند را با استفاده از شرایط کاری مدار و تابع خودنگهدار بدست می آوریم و نه تبدیل ترسیم مدار کنتاکتوری به روش نردبانی یا بلوکی آن

  17. I2 Q1 I3 Q2 I1 -F0 -F2 -F4 0 I-K1M II -K2M -K1M -K1M -K2M کار عملی 4هدف- اجرای مدار راه اندازی یکی پس از دیگری دو موتور سه فاز به روش نردبانی و بلوکی: 1-بازدن شستی I کنتاکتور K1M دایم کار می کند 2-بازدن شستی II کنتاکتور K2M دایم کار می کند 3- فعال شدن کنتاکتور K2M وابسته به فعال شدن کنتاکتور K1M باشد 4-با زدن شستی قطع در هر شرایطی مدار خاموش شود

  18. رسم و طراحی به روش نردبانی: ترسیم نقشه نردبانی را با توجه به وضعیت کاری مدار و ورودی و خروجی های تخصیص داده شده انجام می دهیم. 1-با توجه به شرط 1 خروجی Q1 دایم کار بوده و باید از تابع RS استفاده کرد. ورودی I2 جهت وصل آن در مسیر Set در این تابع قرار می گیرد.(سطر 1 نردبان) 2-با توجه به شرط 2 خروجی Q2 نیز دایم کار بوده ومجددا باید از تابع RS برای این شرط استفاده کرد. ورودی I3 جهت وصل آن در مسیر Set قرار می گیرد. (سطر 3 نردبان) 3- برای برقراری شرط 3 باید کنتاکت باز خروجی Q1را در مسیر فعال شدن Q2(مسیر Set آن)قرار داد.(سطر 3 نردبان) 4- مطابق شرط 4 ، ورودی I1 معادل شستی قطع کل مدار، باید در مسیر reset کلیه خروجی ها قرار گیرد (سطر 2و4 نردبان) با فشردن ورودی I2در شبیه ساز برنامه یا دستگاه رله تابع خودنگهدار RS فعال شده و این کار باعث فعال شدن Q1 می شود حال اگر ورودی I3نیز فشرده شود با توجه به آنکه خروجی Q1فعال شده است وهر دو ورودی بلوک ANDمی باشند خروجی بلوک ANDفعال می شود در نتیجه Q2نیز می تواند فعال شود بدیهی است اگر ابتدا شستی I3فشرده می شد هیچ اتفاقی نمی افتاد اگر در برنامه ANDرا بین بلوک Q2وRSقرار دهیم مدار یکی پس از دیگری درست نیست چرا که در این حالت ا گر ورودی I3 فشرده شود و بعد ورودی I2 زده شود خواهیم دید که هر دو خروجی فعال خواهد شد اما در این کتاب ما همواره کنتاکت خروجی را قبل از تابع RS اعمال می کنیم.چرا ؟ علت اصلی که کنتاکتهای خروجی را قبل از تابع RSاعمال می کنیم آن است که در حالت نردبانی همانطور که گفته شد RS خصوصیتی است که به Qمی دهیم و اگر بخواهیم باروش بلوکی مقایسه کنیم دو بلوک بهم چسبیده RS ,Q مشابه RS در روش نردبانی است بنابراین مداری که ANDبین دو بلوکQ2وRSقرار دارد همتایی در روش نردبانی ندارد در ادامه به مدارهای چپگرد راستگرد در این مورد توجه کنید

  19. -F0 -F2 0 II I-K1M -K2M -K2M-K1M -K1M -K2M I2 Q1 I3 Q2 I1 کار عملی 5هدف- اجرای مدار راه اندازی چپگرد راستگرد موتور سه فاز به روش نردبانی و بلوکی:الف- مدار چپگرد راستگرد با حفاظت كامل (تغییر جهت با زدن شستی قطع): 1-بازدن شستی I کنتاکتور K1M دایم کار می کند 2-بازدن شستی II کنتاکتور K2M دایم کار می کند 3- امکان اینکه دو کنتاکتور همزمان با هم عمل کنند، وجود نداشته باشد 4-با فشار همزمان دو شستی هیچ یک از کنتاکتورها کار نکنند 5-تغییر کار دو کنتاکتور بدون زدن شستی 0 امکان پذیر نباشد 6-با زدن شستی 0 مدار قطع و خاموش شود

  20. طراحی و رسم مدار به روش نردبانی: با توجه به شرایط کاری مدار چپگرد راستگرد و ورودی و وخروجی های اختصاص داده شده مراحل طراحی بصورت زیر است. 1- با توجه به شرط 1: خروجی Q1 دایم کار بوده و باید از تابع RS استفاده شود. ورودی I2 جهت وصل آن در مسیر Set قرار می گیرد ضمنا با توجه به شرط 3 ،ا بسته Q2 را در این مسیر قرار می دهیم.(سطر1 نردبان) 2- با توجه به شرط 2،: خروجی Q2 نیز دایم کار بوده و باید از تابع RS استفاده شود. ورودی I3 جهت وصل آن در مسیر Set قرار می گیرد .ضمنا با توجه به شرط 3 ، بسته Q1 را در این مسیر قرار می دهیم.(سطر 3 نردبان) 3- برای تامین شرط 4 در مدار فرمان از شستی دوبل استفاده کردیم و قسمت قطع شستی دوبل این کار را انجام می داد. در برنامه مجبوریم در مسیر Set خروجی ها معادل این قسمت بسته را قرار دهیم.(سطر 1 و 3 نردبان) 4- ورودی I1 معادل شستی قطع کل باید در مسیر reset کلیه خروجی ها قرار گیرد (سطر 2و4 نردبان) مراحل رسم برنامه مدار به روش بلوکی:چپگرد راستگرد تغییر جهت با زدن شستی 0 : 1- ورودی I1 مشابه شستی قطع مدارو دو ورودی I2و I3 برای انتخاب سمت چرخش همگی را در سمت چپ صفحه رسم می کنیم 2- دو خروجیQ1و Q2 برای راستگرد و چپگرد بودن در سمت راست رسم می کنیم که هر دو باید دارای خود نگهدار باشند پس در سمت چپ آنها بلوک RSرسم می کنیم 3-در ادامه برای آنکه مشابه سری کردن کنتاکت بسته یک کنتاکتور با بوبین کنتاکتور دیگر در مدارهای فرمان را داشته باشیم از بلوک AND و بصورت مقابل رسم می کنیم(خط به رنگ آبی) 4-برای آنکه با همزمان فشار دادن دو ورودی I2,I3 هیچکدام از خروجی ها عمل نکند در رسم بسته هر ورودی را با مسیر مدار ورودی دیگر ANDمی کنیم (خط قرمز رنگ)

  21. -F2 0 -F0 I2 Q1 I3 Q2 I1 II I-K1M -K2M -K2M -K1M -K1M -K2M ب) مدارچپگرد راستگرد خیلی سریع(تغییر جهت سریع وبدون زدن شستی قطع): مدار فرمان چپگرد راستگرد سریع جهت یادآوری در شکل مقابل نشان داده شده است. در این مدار شرایط کاری همانند مدار چپگرد راستگرد قبلی می باشند تنها شرط 5 آن تغییرکرده است. دیاگرام زمانی کار مدار با توجه به تخصصیص ورودی و خروجی ها نشان داده شده است طراحی و رسم مدار به روش نردبانی: مراحل رسم و طراحی این مدار به روش نردبانی مانند مدار چپگرد راستگرد با حفاظت كامل بوده با این تفاوت که ورودی I2در مسیرreset بوبینQ2 و ورودی I3در مسیرreset بوبینQ3 قرار می گیرد. (سطر3و6نردبان( نکته: همانطور که در نمودار زمانی مشاهده می شود با قطع یک خروجی مثلاQ1 خروجی Q2 باید بایک تاخیر زمانی وارد مدذار شود و اگرنه در مدار کنتاکتوری قدرت اتصال سه فاز رخ می دهد همانطور که می دانید درمدارهای فرمان این مسئله با شستی دوبل که قسمت STOP زودتر از قسمت START عمل می کند حل شده اما در تابع RS ورودیRاز ورودیSزودتر عمل نمی کند و همزمان عمل می کنند یکی از راههای ایجاد زودتر عمل کردن R آن است که S تاخیر داشته باشد و این تاخیر می تواند توسط سری کردن عملگر NAT اتفاق افتد هر عملگر NAT تاخیر 10AnSec. ایجاد می کند و البته اگر آنها را به هم ANDکنیم این تاخیر بیشتر هم می شود بنابراین دربرنامه که ما بسته یک خروجی را در مسیر خروجی دیگری قرار می دهیم باعث تاخیر مورد نظر شده به همین خاطر مدار بدست آمده مدار چپگرد راستگرد خیلی سریع می باشد

  22. در مدار چپگرد راستگرد خیلی سریع برای تغییر جهت بدون زدن شستی 0همان مراحل 1و2و3 برنامه چپگرد راستگرد قبلی را دنبال می کنیم • اما لازم است تا ورودی های راه انداز هر بلوک RS در مسیر reset کردن بلوک RSدیگر قرار گیرد برای این منظور در مسیر هر ورودی reset در بلوک های RSیک بلوک OR قرار می دهیم تا resetشدن هم از طریق شستی ورودی I1 و هم از طریقآن مسیر صورت گیرد مطابق شکل:

  23. Q1 I1 I1 Q1 I Q I Q Trigger Trigger تغذیه شدن بوبین یا ورودی تغذیه شدن بوبین یا ورودی T1 T1 I1 I1 Q Q عملکرد کنتاکت یا خروجی عملکرد کنتاکت یا خروجی T1 T1 Q1 Q1 t 06.00 Sec. 02.00 Sec. 02.00 Sec. 06.00 Sec. t کنتاکت تایمروزمان تنظیمی بوبین تایمر تایمـــــــــرها تایمر تاخیر در وصل: با تغذیه( لبه بالا رونده آن ) زمان سنجی(t)را آغاز می کندو پس از اتمام زمان تایمر عمل کرده و تیغه آنتغییر وضعیت می دهد. همچنین این تیغه عمل کرده با قطع تغذیه (لبه پایین رونده) به حالت اولیه بر می گردد در تایمر تاخیر در قطع: با تغذیه ( لبه بالا رونده آن) عمل کرده و تیغه آن تغییر وضعیت می دهد. و با قطع تغذیه (لبه پایین رونده) زمان سنجی (t) را آغاز می شود و با اتمام زمان تیغه به حالت اولیه خود بر می گردد توجه: در نقشهنردبانی، تایمرها باهم تفاوت ظاهری ندارند و فقط در تنظیمات می توان نوع تایمر و مقدار زمان آن را تنظیم نمود

  24. برای مطالعه 1 Trigger تغذیه شدن بوبین یا ورودی Q I1 Q1 Q1 I1 عملکرد کنتاکت یا خروجی I Q Q I 0.10 Secفشردن کمتراز 0.05 Secفشردن I I RS RS RS RS 0. 05 Sec. 0. 05Sec. 0.05 Sec. 0.10 Sec. I1 I1 به یاد دارید چون در سیم کشی روی دستگاه رله شستی دوبل را بکار نمی بریم باید تاثیر شستی دوبل را در برنامه اعمال می نمودیم برای این منظور چون قسمت وصل کننده شستی دوبل بخشی از مدار را فعال می کرد و قسمت قطعکننده آن بخشی از مدار را غیرفعال می کرد تاثیر شستی دوبل در مدارها را می توان در برنامه چنین اعمال نمود یک شستی وصل(START)درسیم کشی دستگاه در نظر بگیرید که ورودی تخصیص یافته برای آن در برنامه نیز یک کنتاکت باز باشد حال این ورودی یک تابع RS را Set و تابع RSدیگری را Reset می کند چنین کاربردی را در برنامه مدار چپگرد راستگرد سریع دیدید اما باید توجه داشت که برخلاف شستی های معمول که قسمت قطع کننده شستی ابتدا و قسمت وصل کننده آن با تاخیری عمل می کند توابع RSچنین نیستند در واقع دربرنامه بالا فعال شدن ورودی Set وReset با یک همزمانی همراه است برای آنکه تاخیر خواسته شده در قسمت وصل کننده شستی دوبل در برنامه اتفاق افتد باید از یک تایمر استفاده کرد تایمر بعد از پالس برای این منظور مطابق شکل زیر مناسب است یکی از انواع تایمرها که در برخی از رله های قابل برنامه ریزی وجود دارد تایمر بعد از پالس(After Pulse) نام دارد . مشخصه زمانی آن بصورت زیر است میخواهیم با استفاده از دو تایمر اولی تاخیر در قطع و دومی تاخیردر وصل این تایمر را بسازیم آیا می توان این معادل سازی را پذیرفت .چرا؟

  25. با توجه به مطالب گفته شده برای آنکه مدار چپگرد راستگرد را که در شبیه سازی و مدار فرمان هیچ مشکلی نداشت را به گونه ای بسازیم که در مدار قدرت نیز مشکل ساز نباشد باید طرحی مطابق شکل زیر را بپذیریم چرا که کنتاکتورهایی که ما استفاده می کنیم الکترومکانیکی می باشد که نمی توانند با سرعتی که خروجی های رله جابجا می شوند جابجایی را دنبال کنند بنابراین نتیجه جابجایی برای کنتاکتورها با مخاطره همراه خواهد بود هرچند رله ومدار فرمان مشکلی را نشان ندهند همانطور که می دانید در این مدار در حین کار کردن یک کنتاکتور کنتاکتور دیگر نباید بتواند وارد مدار شود قبلا کردن خروجی دیگرانجام می دادیمSet این کار را در برنامه با سری کردن کنتاکت بسته یک خروجی در مسیر که مشابه رسم مدار فرمان بود اما با توجه به منطق کار مدار می توان به شکل دیگربه این خواسته رسید یعنی: کردن خروجی دیگرانجام دادResetدر برنامه با موازی کردن کنتاکت باز یک خروجی در مسیر هر چند در برنامه بالا با وجود تایمر دیگر لزومی به انجام هیچکدام از دو کار بالا نیست

  26. برای مطالعه 2 یکی از مشکلاتی که در اکثر فرآیندهای تاسیسات الکتریکی اتفاق می افتد عدم کارایی مدار در مقابل قطع برق می باشد برای مثال تایمری بخشی از زمان سنجی خود را انجام داده و برق می رود و کار در آن لحظه متوقف می شود در این بین با آمدن برق سیستم متوقف است و محصول تولید شده در نیمه ی راه تولید خراب شده و باید از چرخه کار خارج شده و به دور ریخته شود و دستگاه مجددا راه اندازی شود اتفاق مورد نظر خوشایند نیست چقدر خوب بود اگر خصوصیتی در تایمر یا بعضی از توابع خاص تعریف می شد که با قطع برق وضعیت کاری در حافظه باقی می ماند و با آمدن برق کار متوقف ٬ادامه خود را به طرز صحیحی بدون دور ریز محصول و وقفه انجام می داد برای این منظور در رله های قابل برنامه ریزی خصوصیتی بنام Retentivity یا Latchingبرای برخی از توابع خاص مثل تایمرها تعریف شده که با قطع برق و با آمدن مجدد برق اگر تایمر در حال زمان سنجی باشد ادامه زمان سنجی خود را انجام می دهد و یا اگر عمل کرده با آمدن برق همان وضعیت عملکرد باقی می ماند با Retentivityکردن یک تابع مثل تایمر می توان خواسته بالا که در فرآیندهای تاسیساتی بسیار لازم است را بدست آورد در مداری مثل مدار کوره که در مدارهای فرمان با آن آشنا شدید اگر برق قطع شود مخزن در نیمه مسیر می ماند و با آمدن برق باید مخزن را به توقفگاه آورده و مجدد راه اندازی را آغاز کنیم اگر تایمر این مدار خصوصیت Retentivityداشت با آمدن برق مخزن ادامه کار خود را انجام می داد هرچند عدم Retentivity در کنتاکتورها در فصل مدارهای فرمان یک امتیاز برای آنها به حساب می آمد چرا که با آمدن برق مدار خود بخود راه اندازی نمی شد اما می بینید Retentivity دربعضی موارد لازم و خواسته ما می باشد این خصوصیت حتی در تابع RS در رله های قابل برنامه ریزی نیز در نظر گرفته شده است سعی کنید در مشاهدات خود فرایندهای تاسیساتی که Retentivity لازم دارند را پیدا کنید و آنها را برای کلاس عرضه کنید

  27. کار عملی6: هدف-اجرای مدار راه اندازی موتور سه فاز به صورت چپگرد راستگرد با استراحت(مدار کوره) به روش نردبانی و بلوکی : اشرایط کاری این مدار را مجددا مرور می کنیم.شرایط کاری به شرح زیر است:  I2 Q1 I4 Q2 I1 t I -K1M K1T K2M S1 S2 F0 0 -F2 K2M K1M -K1M -K1T -K2M 1- بازدن شستی I کنتاکتور K1M دایم کار کند با نگهداشتن میکروسویچS1 کنتاکتور K1M استراحت کردهدرتایمر زمان سنجی شروع می شود و درکنتاکتور K2M وصل زمانی اتفاق خواهد افتد 2-در ادامه با به برخورد میکروسویچS2 کنتاکتور K2M خاموش می شود 3-امکان اینکه با روشن شدن یک کنتاکتور کنتاکتور دیگر در مدار مانده باشد وجود نداشته باشد 4- با زدن شستی 0 مدار قطع و خاموش شود 5-در زمان استراحت کنتاکتور K1Mاگر شستی0فشرده شد زمان سنجی تایمر و کار مدار قطع شود الف)ابتدا مانند فصل قبل مدار فرمان مقابل را به عنوان اولین طرح که به ذهن می رسد در نظر می گیریم و جدول تخصصیص را با توجه به شکل مدار فرمان و دیاگرام زمانی کار مدار را با توجه به شرایط کاری مدار رسم می کنیم با توجه به نوع شستی هاو نوع میکروسویچ های انتخابی در سیم کشی دستگاه رله برنامه این راه اندازی را طرح می کنیم در مدار حالت الف بند 5 شرایط کار اعمال نشده این مطلب در مدار فرمان و دیاگرام زمانی کار مدار قابل بررسی است در ادامه مدار تصحیح شده را در ب طرح خواهید نمود در حالت الف در حین زمان سنجی تایمر اگر شستی قطع مدار زده شود تاثیری در کار مدار ندارد

  28. طراحی و رسم مدار به روش نردبانی: با توجه به شرایط فوق و تخصیص ورودی و خروجی ها مراحل طراحی به روش نردبانی را می نویسیم. 1-با توجه به شرط 1 ، Q1 دایم کار بوده در نتیجه خروجی باید از نوع RS باشد. ورودی I2 جهت فعال کردن آن در مسیر Set قرار می گیرد ضمنا با توجه به شرط 3 ، بسته Q2 را در این مسیر قرار می دهیم.(سطر 1 نردبان) 2- آنچه که باعث قطع Q1می شود، در مسیر reset قرار می گیرد.در این مدار با توجه به شرط 3 ، ورودی I4وهمچنین شستی قطع کلی مدار باعث قطع Q1 می شوند در نتیجهآنها را بطور موازی به reset وصل می کنیم. (سطر 2 و 3 نردبان) 3- ورودی I4 باید با بوبین تایمر سری شود تا در زمان فعال بودن آن تایمر زمان سنجی کند (سطر 4 نردبان) 4-کنتاکت تایمرباید در خروجی Q2 وصل زمانی ایجاد نماید برای این منظوردر مسیر Set کردن آن قرار می گیرد(سطر5نردبان) 5- ورودی I1 معادل شستی قطع کل مداراست و باید در مسیر reset کلیه خروجی ها قرار گیرد (سطر 6و7 نردبان)

  29. I2 Q1 I4 Q2 I1 t ب) راه اندازی حالت الف خواسته های شرایط کاری مدار را برآورد می سازد جز بند آخریعنی شرایط کار (5) چرا که در زمان استراحت میکروسویچ فشرده نگهداشته شده تایمر زمان سنجی می کند و زدن شستی 0 تاثیری نداشته و کنتاکتور بعدی وارد مدار می شود برای این منظور تغییراتی در مدار فرمان داد شد که به یاد دارید اکنون آن مدار فرمان را مشاهده می کنید برای آنکه شرایط بند5 برآورده شود در فصل مدارات فرمان با کنتاکتور کمکی به مدار زیر رسیدیم در برنامه نیز از تابع کنتاکتور کمکی یعنی M کمک می گیریم بطوری که این کنتاکتور روشن شدنش وابسته به کنتاکتور بالابر باشد اما خاموش شدنش وابسته به آن نباشد

  30. طراحی و رسم به روش نردبانی: با توجه به شرایط مدار مراحل رسم نقشه نردبانی به شرح زیر می باشد: 1-با توجه به شرط 1 ، Q1 دایم کار بوده و باید از نوع RS باشد. ورودی I2 جهت وصل آن در مسیر Set قرار می گیرد. ضمنا با توجه به شرط 3 ، بسته Q2 را در این مسیر قرار می دهیم. (سطر نردبان1) 2- آنچه باعث قطع Q1 می شود باید در مسیر reset آن قرار گیرد. در اینجا با توجه به شرط 3 ، هم ورودی I4وهم شستی قطع کلی مدارباعث قطع Q1 می شوند. در نتیجه آنها را بطور موازی به reset وصل می کنیم. (سطر 2و 3 نردبان) 3- ورودی I4 باید با بوبین تایمر سری شود تا در زمان فعال بودن آن تایمر زمان سنجی کند. ضمنا روشن شدن تایمر وابسته به کنتاکت خروجی کمکی است بنابراین I4و M1 سری شده و سپس وارد بوبین می شوند (سطر4 نردبان) 4- خروجی کمکیM1 با توجه به مدار فرمان خود نگهدار داشته پس از نوع RS می باشد چرا که روشن شدنش وابسته به Q1 بوده اما خاموش شدنش به آن وابسته نیست.(سطر 9 نردبان) 5-کنتاکت تایمرباید در خروجی Q2 وصل زمانی (بطور دایم کار)ایجاد نماید برای این منظوردر مسیر Set کردن آن قرار می گیرد(سطر5نردبان) ضمنا چون مدار قابلیت قطع در طول مسیر را نیز پیدا کرده ورودی دیگری برای روشن شدن Q2 موازی با تیغه تایمر در نظر می گیریم (سطر6و5نردبان) 6- ورودی I1 معادل شستی قطع کل مداربوده و باید در مسیر reset کلیه خروجی ها قرار گیرد (سطر 7و10 نردبان)

  31. I1 I2 Q1 Q Trigger تغذیه شدن بوبین یا ورودی Q & I I عملکرد کنتاکت یا خروجی T1 I1 I2 t t T1 Q1 One Shot timer 5sec. Trigger تغذیه شدن بوبین یا ورودی 05:00 sec. Pulse timer Q عملکرد کنتاکت یا خروجی تایمرپالسی :با وصل تغذیه ( لبه بالارونده تغذیه) زمان سنجی را آغاز و تیغه آن نیز عمل می کند همچنین با قطع تغذیه(لبه پایین رونده) یا پس از سپری شدن زمان تنظیمی به حالت اول برمی گردد.این تایمر را Wiping نیز می نامند مثال: در یک مدار پرس فقط با دو دست، مدار بصورت لحظه ای است یعنی لحظه ای که یکی از شستی ها قطع شود مدار خاموش می شود محدودیتی در این مدار قرار دهید که مدت زمان پرس از 5 ثانیه تجاوز نکند. حل: نقشه بلوکی این مدار بصورت شکل زیرمی باشد تایمر پالسی گسترده:این تایمر نیزبالبه بالارونده تغذیه، زمان سنجی راآغاز و تیغه آن نیز تغییر وضعیت می دهد.پس از سپری شدن زمان تنظیمی به حالت اول برمی گردد و نسبت به لبه پایین رونده تغذیه حساس نیست این تایمر را One Shot یا Single Pulse نیز می گویند مثال: در یک مدار پرس فقط با دو دست، مدار بصورت لحظه ای است امکانی در مدار قرار دهید که از لحظه وصل شستی ها مدار فقط به مدت زمان 5 ثانیه پرس کند. حل: نقشه نردبانی این مدار بصورت شکل زیر می باشد

  32. کار عملی 7 : هدف- اجرای مدار راه اندازی موتور سه فاز بصورت ستاره مثلث به روش نردبانی و بلوکی در شکل مدار فرمان ستاره مثلث و همچنین شرایط کاری این مدار جهت یادآوری آورده شده است. -F0 I2 Q1 Q2 I3 Q3 I1 -K1M Q1 Q2 Q3 -F2 0 I IIK1MK2M K3M -K1M -K2M -K3M 1- ابتدا کنتاکتور ستاره وارد مدار شود و بعد کنتاکتور برق رسان به موتور(کنتاکتور خط) 2- کنتاکتور ستاره که از مدار خارج شد آنگاه بجای آن کنتاکتور مثلث وارد مدار شود 3- در طی زمان جابجایی کنتاکتور ستاره و مثلث کنتاکتور برق رسان (خط) برق دار بماند (قطع نشود) 4-ابتدا نتوان مدار را به حالت مثلث برد 5- مدار در حالت مثلث برگشت پذیر به حالت ستاره نباشد 6-هیچ گاه همزمان دوکنتاکتورستاره و مثلث نتوانند کار کنند

  33. طراحی و رسم مدار به روش نردبانی : با توجه به شرایط کاری این مدار و تخصیص ورودی ها و خروجی ها مراحل طراحی به روش نردبانی به شرح زیر است. 1-با توجه به شرط 1 و اینکه Q1 دایم کار بوده و باید از نوع RS باشد، ورودی I2 جهت وصل آن در مسیر Set قرار می گیرد. ضمنا با توجه به شرط 5 ، بسته Q3را در این مسیر قرار می دهیم.(سطر1 نردبان) 2- آنچه باعث قطع Q1 می شود ، در مسیر reset آن قرار می دهیم. در این مدار با توجه به شرط2 ، ورودی I3 وهمچنین شستی قطع کلی مدار،هر دو، می توانند مدار را خاموش کنند پس برای این منظور آنها را بطور موازی به reset وصل می کنیم.(سطر 2و3 نردبان). 3-برای برقراری شرط 1، باید بسته Q1 نیز در مسیر روشن شدن Q2 (در مسیر Setآن) قرار گیرد.(سطر 4 نردبان) 4-با توجه به شرط 3 ، ضمن اینکه ورودی I3 وصل می شود، خروجی Q2نباید از مدار خارج شده باشد تا امکان ورود Q3 به مدار وجود داشته باشد. 5-برای برقراری شرط 6 ، بسته Q1 نیز باید در مسیر Set خروجی Q3 قرار گیرد 6- ورودی I1 معادل شستی قطع کل مدار، باید در مسیر reset کلیه خروجی ها قرار گیرد (سطر 6و7 نردبان) توجه: دراین مدار چون همه خروجی ها به نوعی خودنگهدار دارند در نتیجه باید از نوع RS باشند.

  34. I2 Q1 Q2 t Q3 I1 تایمر بعد از پالس t=10 sec ستاره مثلث دستی کاربردی ندارد و فقط به عنوان پایه ای برای طراحی ستاره مثلث اتوماتیک عنوان می شود با توجه به دیاگرام زمانی ستاره مثلث مدار ستاره مثلث مطابق زیر طراحی می شود برای این مدار سه زمان باید در نظر گرفته شود 1-کنتاکتور خط با تاخیر 50mSec. بعد از ستاره وارد مدار شود 2-حالت مثلث با تاخیر 10Sec. بعد حالت ستاره اتفاق افتد 3-بین جابجایی کنتاکتور مثلث بجای ستاره 50mSec. زمان لازم است با وجود این تاخیر دیگر قرار گرفتن بسته کنتاکتور ستاره و مثلث بصورت AND برای آنکه درهر حالت فقط یکی از کنتاکتورها در مدار قرار گیرد هم لزومی ندارد نکته :چون بعد از 10Sec. تایمر مربوط به این زمان از کار می افتد با قطع آن تایمر تاخیر در قطعی که در برنامه دیده می شود (0.10Sec.) به مدت 100mSecفعال شده درتایمر0.05Sec زمان سنجی آغاز می شود که همان تاخیر لازم برای مثلث شدن است وبعد از این زمان به مدت 50mSec. ثانیه به وابسته تایمر تاخیر در قطع فعال می ماند تا تابع RS را فعال کند

  35. کار عملی 8 هدف- اجرای مدار راه اندازی موتور دالاندر به روش نردبانی و بلوکی: مدار فرمان راه اندازی موتور دالاندر(فقط کندبه تند) در شکل نشان داده شده است.همچنین شرایط کاری این مدار بصورت زیر می باشد: -F0 -F2 -F3 I K1M K1 K3M -K1M K1 II -K2M - K1M -K3M -K2M -K1M -K2M -K3M -K1 Q1 Q2 Q3 M1 I2 Q1 I3 Q2 Q3 I1 1-با زدن شستی I کنتاکتور دور کند(K1M)عمل کند 2-فقط پس از K1M(دور کند) بتواند K2M(دورتند) وارد مدار شود 3- با زدن شستی II کنتاکتور K1M قطع شده و کنتاکتورK2M بجای آن وارد مدار شود 4- آنگاه پس از کنتاکتور K2M کنتاکتور K3M وارد مدار شود 5- هیچگاه K2M+K3M نتوانند همزمان با K1Mروشن شوند 6-در دور تند با زدن شستیI برگشت به دور کند نداشته باشیم در شرایط کاری 4 ابتدا کنتاکتور K3Mوابسته به کنتاکتورK2M بوده و پس از آن روشن می شود اما با انتخاب خود نگهدار از نوع K3M کاری می کنیم که در حین روشن بودن دور کند اگر مشکلی برای بوبین هر یک از این دو کنتاکتور پیش آمد مدار خاموش شوداگر خودنگهدار مدار K2M بود اگر مشکلی برای K3M پیش می آمد باز K2M در مدار می ماند که پسندیده نبود توجه کنید که برای پیش آمدن مشکلی دربوبین کنتاکتور در مدار فرمان نمی توان توسط خروجی (بوبین) برنامه کاری کاری کرد چرا که بوبین برنامه با بوبین کنتاکتور تفاوت دارد مثالی می زنیم شما در مدار فرمان با فشار دادن فنر کنتاکتور می توانید مثل شستی باعث دایم کار شدن یک مدار فرمان ساده شوید اما اگر این مدار ساده را با PLR به بوبین کنتاکتور بسته اید با فشار دادن فنر کنتاکتور نمی توانید برنامه داخل PLR و خروجی مربوط را فعال کنید بنابرایندر طراحی این مدار چون K3M بعد از K2M وارد مدار می شود و دایم کار می شوند ابتدا خروجی K2M را دایم کار درنظر می گیریم هر چند خودنگهدار در مدار فرمان K3M رسم شده است

  36. طراحی و رسم مدار به روش نردبانی: با توجه به شرایط کاری این مدار و تخصیص ورودی ها و خروجی ها مراحل رسم این مدار به روش نردبانی به شرح زیر می باشد: 1-با توجه به بند 1 ، Q1 دایم کار بوده و باید از نوع RS باشد. ورودی I2 جهت وصل1Q در مسیر Set قرار می گیرد.همچنین با توجه به شرط 5 ، بسته Q2 و بستهQ3 را در این مسیر قرار می دهیم. (سطر 1 نردبان) 2- آنچه باعث قطع Q1 می شود را در مسیر reset آن قرار می دهیم. در این مدار با توجه به شرط3 ،ورودی I3 وهمچنین شستی قطع کلی مدار باعث قطع Q1 می شوند برای این منظور آنها را بطور موازی به reset وصل می کنیم.(سطر 2و3 نردبان). 3- خروجی Q2 بوسیله I3 و به کمک تیغه کمکی M1 باید وارد مدار شود و دایم کار کند پس این تیغه ها بطور سری در مسیرSet این بوبین قرار می گیرند.(سطر4 نردبان) 4-برای برقراری شرط5 باید بسته Q1 نیز در مسیر فعال شدن Q2 (Setآن) قرار گیرد.(سطر 4 نردبان) 5-خروجی Q3 دارای خودنگهدار نیست پس بوبین آن عادی است وبا نوجه به شرط 4 ، تیغه Q2 در مسیر آن (سری باآن) قرار می گیرد.(سطر 5 نردبان) 6- خروجی کمکیM1 با توجه به مدار فرمان خود نگهدار داشته پس از نوع RS و وابسته به Q1 می باشد.( سطر 7 نردبان) 7- ورودی I1 معادل شستی قطع کل مداربوده و باید در مسیر reset کلیه خروجی ها قرار گیرد (سطر 6و8 نردبان)

  37. تایمر بعد از پالس برنامه صفحه قبل بخوبی درشبیه ساز کامپیوتر کار صحیح مدار را نشان می دهد اما برنامه قبل یک پایه برای طراحی مدار دالاندر بود بهمین خاطر برای ایمنی بیشتر برنامه را بصورت زیر تغییر می دهیم با توجه به دیاگرام زمانی کار عملی 8 باید یک تاخیر زمانی درحین جابجایی کنتاکتورK2M بجایK1M اتفاق افتد وگرنه اتصال سه فاز خواهیم داشت برای این منظور از تایمر بعد از پالس(After Pulse) بصورت زیر استفاده می کنیم در این صورت احتیاج به کنتاکتهای محافظ نیز نخواهد بود و آنها را حذف می کنیم و برنامه مدار بصورت زیر خواهد بود این کاررا در برنامه مدار چپگرد راستگرد سریع نیز انجام دادید علت این نوع طراحی چه بود؟ PLRها قطعات الکترونیکی هستند و سرعت عملکرد آنها در جابجایی دو خروجی بسیار زیاد است اما کنتاکتورهایی که ما استفاده می کنیم الکترومکانیکی می باشد که نمی توانند با سرعتی که خروجی های رله جابجا می شوند جابجایی را دنبال کنند بنابراین نتیجه جابجایی برای کنتاکتورها با مخاطره همراه خواهد بود هرچند رله ومدار فرمان مشکلی را نشان ندهند

  38. ورودی به بلوک یا بوبین خروجی از بلوک یا کنتاکت 1 2 3 4 5 6 7 I2 Q1 Q R Cnt Dir on=3 I +/- C1 I2 C1 Q1 Set value=3 R D C C1 C1 C1 Input sensor I1 output sensor D I2 Q1 Reset I3 C1 Q1 تابع شمارش گر:در رله های قابل برنامه ریزی می توان تعیین کرد که خروجی یک تابع فقط به ازای چند بار فعال شدن یک ورودی، فعال شود. در این صورت می توان از تابع شمارشگر کمک گرفت. تابع شمارشگر در روش نردبانی شامل یک کنتاکت و یک بوبین بوده که با حرف C نشان داده می شود. بوبین شمارشگر توسط ورودی بعد از تعداد دفعات تنظیمی ،فعال شده و کنتاکت خود را می بندد .یک شمارشگر خصوصیات اضافه دیگری نیزبه شرح زیر دارد : اگر توسط یک ورودی دیگر شمارشگر را Reset کنیم خروجی خاموش شده و شمارش از صفر باید آغاز شود. اگر توسط ورودی دیگری شمارشگر را فعال نگه داریم(Direction). شمارشگر شمارش معکوس را شروع می کند. همانطور که در شکل مشاهده می کنید در روش بلوکی پایه هایی برای اتصال ورودی جهت Reset(R) وDir(Direction) در نظر گرفته شده است. در روش نردبانی نیزاین موارد می توانند خصوصیتی باشند که به بوبین تایمر می دهیم مثلRC1 برای Resetو DC1 برایDirection مثال: می خواهیم توسط یک شمارش گر وضعیت ظرفیت یک پارکینگ را کنترل کنیم. پارکینگ دارای ظرفیت 150 وسیله نقلیه است به محض آنکه ظرفیت پارکینگ تکمیل شد، لامپ سیگنالی این موضوع را هشدار دهد. حل: جهت این کار یک سنسور در محل ورود وسایل نقلیه بعنوان ورودیI1 وسنسوری در محل خروج وسایل نقیله به عنوان ورودیI2 قرار می دهیم همچنین یک شستی جهت Reset کردن شمارش گراستفاده می کنیماگر برنامه مقابل را برای کار بپذیریم در مورد سیم کشی مدار با سنسورها چگونه باید عمل کرد چرا که شمارش خروج با همان سنسور ورود باید انجام شود

  39. AI1 Q1 Q AI Q1 A1 start I2 Stop I1 A1 M1 Fan 1 R S T M1 T1 M1 Fan 2 Q2 Q1 T1 مقایسه گر آنالوگ : مقایسه می تواند بین زمان دو تایمر یا شمارش دو شمارشگر یا زمان تایمر با مقداری ثابت و شمارشگر با مقداری ثابت باشد. اما نوع مقایسه گر دیگری به نام مقایسه گر آنالوگ وجود دارد که در این قسمت با آن آشنا می شوید. مقادیر آنالوگ مقادیری است که پیوستگی مقدار در آن حفظ شود . مثل بالا یا پایین رفتن دما ، فشار و سطح مایع یک مخزن .در صورتی که در یک کلید یا شستی عادی فقط باز بسته یعنی صفر ویک داریم. در رله ها برخی از ترمینال های ورودی خاصیت آنالوگ نیز دارند مقدار آنالوگ ممکن است بین دو ورودی یا یک ورودی و مقداری ثابت مقایسه شود مقداری که از یک سنسور به رله می رسد معمولا 0 تا 10ولت و 0 تا 20 می باشد و باید این مقدار با ضریبی بیان شود تا عدد واقعی دما ، فشار و. . . مشخص شود. در روش نردبانیمقایسه گر آنالوگ می تواند یک کنتاکت باشدکه با انتخاب مقایسه با مقدار ثابت یا دو ورودی و مقدار صحیحی تنظیمی، آن را در مدار قرار داد. اما در روش بلوکی یک ورودی آنالوگ و یک راه انداز آنالوگ به دنبال هم لازم داریم مثال: در یک گلخانه از دو فن یکی برای ورود هوا و دیگری جهت تخلیه هوا استفاده شده است مداری طرح کنید که وقتی درجه حرارت گلخانه به 40C0 رسید فن ورود هوا روشن شود و 30ثانیه بعد فن تخیله نیز شروع به کار کند.

More Related