1 / 46

Electrotherapy

Electrotherapy. Amir H. Bakhtiary PhD. PT Associate Professor. Physiotherapy Department Rehabilitation Faculty Semnan University of Medical Sciences. خصوصیات انقباضات ارادی را تعریف کنید. فرامین نرونهای حرکتی غیرهمزمان بوده که موجب انقباضات عضلانی روان می گردد

Download Presentation

Electrotherapy

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. Electrotherapy Amir H. Bakhtiary PhD. PT Associate Professor Physiotherapy Department Rehabilitation Faculty Semnan University of Medical Sciences

  2. خصوصیات انقباضات ارادی را تعریف کنید • فرامین نرونهای حرکتی غیرهمزمان بوده که موجب انقباضات عضلانی روان می گردد • نیروی انقباض ارادی تحت تاثیر دو عامل قرار دارد الف) تعداد واحدهای حرکتی بکار گرفته شده، واحد حرکتی بیشتر = نیروی بیشتر بکارگیری واحدهای حرکتی تند انقباض=نیروی بیشتر ب) فرکانس پتانسیل عمل عصبی. فرکانس بیشتر فرامین = نیروی بیشتر

  3. آیا می توانید تغییرات عضلانی متعاقب تحریکات الکتریکی را نام ببرید آثار ناشی از تحریکات الکتریکی شبیه آثاری است که با الگوی انقباضات ارادی رخ می‌دهد. این آثار شامل • شکل پذیری الیاف عضلانی • تقویت عضله و آزردگی تأخیری عضلانی • خستگی و مقاومت به خستگی • افزایش جریان گردش خون • تحریکات تروفیک (تغذیه ای)

  4. تغییرات عضلانی متعاقب تحریکات الکتریکی شکل پذیری الیاف عضلانی • اندازه الیاف عضلانی قابل تغییر است و از یک نوع به نوع دیگر تبدیل شوند • افزایش اندازه الیاف عضلانی و حجم عضله در واکنش به انقباضات مکرر قوی عضلانی است که منجر به هیپروتروفی عضله می‌گردد. • تغییر نوع الیاف عضلات اسکلتی در واکنش به نوع فرکانس تحریکات • الیاف عضلانی خود را با تغییر الگوی فعالیت اعصاب منتهی به خود تطبیق می دهند • تحریکات کم فرکانس موجب تبدیل الیاف تند انقباض به کند انقباض • تحریکات فرکانس بالا موجب تبدیل الیاف کند انقباض به تند انقباض

  5. تغییرات عضلانی متعاقب تحریکات الکتریکی تقویت عضله و آزردگی تأخیری عضلانی • تحریکات الکتریکی شدید منجر به آسیبهای میکروسکوپی الیاف عضلانی فعال می‌گردد. • آسیب شامل پارگی فیلامنتهای انقباضی اکتین و میوزین است • این صدمه موجب بروز آزردگی تأخیری عضلانی یا DOMSمی‌گردد. • در این هنگام گشتاور عضلانی تحت تأثیر مهار عصبی قرار می‌گیرد و عضله بطور فعال دچار بی کفایتی می‌گردد. • روند بهبودی پس از آسیب آهسته و از چند ساعت تا چند روز طول کشیده • اگر ورزش ادامه یابد، قدرت عضله بطور مشخصی افزایش می‌یابد

  6. تغییرات عضلانی متعاقب تحریکات الکتریکی خستگی و مقاومت به خستگی • دو نوع خستگی توسط تحریک الکتریکی شناخته شده است: خستگی فرکانس پائین و خستگی فرکانس بالا • خستگی فرکانس پائین با استفاده از فرکانسهای تحریکی کمتر از 20 Hz و بخاطر اختلال در مکانیسم انقباض ناشی از اختلال در دپلاریزه شدن غشا فیبر عضلانی بوده که منجر به کاهش نیروی تولید شده می‌گردد. • زمان لازم برای رفع این نوع خستگی از چند دقیقه تا چند ده دقیقه (همانند خستگی طبیعی) بطول می‌انجامد • نشان دهنده تغییر در تجمع عوامل و مواد حاصل متابولیسم در فیبر عضله است که شامل گلوکز، اکسیژن و دی اکسید کربن می‌باشد. • خستگی ناشی از تحریکات کم فرکانس شبیه خستگی ناشی از انقباضات ارادی می‌باشد

  7. تغییرات عضلانی متعاقب تحریکات الکتریکی خستگی و مقاومت به خستگی • خستگی فرکانس بالا با فرکانس تحریکات 50 Hz به بالا ظاهر می‌شود • برگشت و بهبودی نیرو نسبتاً سریع اتفاق می‌افتد (چند ثانیه) • بهبودی در اثر برقراری مجدد تجمع یونها در سیستم توبولهای عرضی T و تمرکز مواد حاصل متابولیسم باشد (مخصوصاً کراتین فسفات) که بعد از فعالیت الیاف تند انقباض خستگی پذیر حاصل می‌شود. • خستگی فرکانس بالا در حالت عادی اتفاق نمی‌افتد، زیرا میزان و فرکانس فرامین حرکتی صادره بسیار کم است و حتی اگر زیاد هم باشد مستمر نیست.

  8. تغییرات عضلانی متعاقب تحریکات الکتریکی خستگی عامل بسیار مهمی هنگام تحریک الکتریکی است. • از خستگی فرکانس بالا باید اجتناب کرد، زیرا منجر به هیچ اثر تقویتی در عضله نمی‌گردد، • یعنی نه موجب مقاومت به خستگی می‌شود و • نه موجب تغییر در نوع الیاف عضلانی می‌گردد. • بنابراین زمان برقراری تحریکات فرکانس بالا باید چند ثانیه یا کمتر و زمان قطع جریان نیز باید تا سه برابر زمان وصل جریان باشد که بهبودی بعد از خستگی امکان پذیر باشد. • درمان بهتر است با تحریکات کم فرکانس انجام شده و مدت درمان به تدریج افزایش یابد (با توجه به واکنش عضله تحت درمان).

  9. تغییرات عضلانی متعاقب تحریکات الکتریکی افزایش جریان گردش خون • تحریکات کم فرکانس طولانی موجب ارتقاء تبدیل الیاف تند انقباض خستگی پذیر به کند انقباض مقاوم به خستگی می‌شود. • که همراه تغییرات ساختمان عروقی در عضلات است • بهبود سیستم عروقی از طریق افزایش فعالیت الیاف عصبی است تحریکات تروفیک • تغییر واکنش‌های فیزیولوژیک با تحریکات دارای فرکانسهای خاص • آهسته و یا متوقف کردن روند آتروفی عضلانی را • آهسته کردن روند تبدیل الیاف کند انقباض به تند انقباض • افزایش میزان عروق میکروسکوپی عضله.

  10. تحریک الکتریکی عضلات دارای عصب با چه اهدافی صورت می گیرد؟ • تقویت قدرت عضله سالم. • تقویت قدرت عضلات بعد از اعمال جراحی و جلوگیری یا درمان آتروفی ناشی از عدم استفاده. • باز آموزی کنترل عضلانی. • نگهداری یا افزایش دامنه حرکتی مفاصل. • افزایش استقامت عضلانی. • تغییر ساختار و عملکرد عضلانی

  11. اصول تقویت عضلات و انتخاب پارامترهای تحریکی • ایجاد گشتاور قدرت زیاد عضلات تحریک شده. • حداکثر گشتاور انقباض بدلیل تحریک گیرنده های درد محدود شده • اندازه آن 20 الی 30% گشتاور انقباض ارادی است. • هدف درمانی شامل افزایش تدریجی گشتاور به حداکثر سطح ممکنه • از حداکثر جریان قابل تحمل استفاده کنید. • استفاده از تکرار کم تحریکات در هر روز (برای مثال 5 تا 10 تکرار و 1 تا 3 بار در روز). • استفاده از فرکانس بالا برای ایجاد انقباض کزازی با نیروی زیاد، برای مثال فرکانس 50 Hz. • استفاده از انقباضات قوی 5 تا 10 ثانیه‌ای و زمان قطع 3 الی 5 برابر زمان وصل برای به حداقل رساندن خستگی در عضله

  12. انواع جریانهای مورد استفاده تحریک عضلات عصب دار را تعریف کنید جریانهای پالس دار شامل: • پالسهای دو فازی متعادل به شکل مستطیل با زمان پالس کمتر از 1 ms (200 تا 600 µs) و فرکانس قابل تنظیم (جریان نوع فارادیک) و یا، • پالسهای تک فازی با زمان کمتر از100 µs و فرکانس قابل تنظیم (برای مثال جریان HVPS). جریانهای متناوب • فرکانس حمل 1 تا 4 KHz با پالسهای مستطیلی، مثلثی یا سینوسی و فرکانس دستجات پالس قابل تنظیم (برای مثال جریان روسی و جریان پیش مدوله اینترفرنشیال).

  13. عوامل موثر بر افزایش گشتاور با استفاده از تحریکات الکتریکی توسط جریانهای مختلف را تعریف کنید جریان پالس دار • افزایش فرکانس از 50 تا 65 Hz • افزایش زمان پالس تا حدود 600 µs. • افزایش آمپلی تود تا حداکثر مقدار قابل تحمل. جریان متناوب • کاهش فرکانس حمل به 1 KHz، • افزایش فرکانس دستجات پالس از 50 به 65 Hz • کاهش چرخه کار دستجات پالسی از 50% به 10 الی 20% ، • افزایش آمپلی تود تا حداکثر میزان قابل تحمل.

  14. اصول کاهش میزان خستگی و انتخاب پارامترهای مؤثر • استفاده از جریانهای پالس دار، با استفاده پدیده‌ای تنشن شبه زبانه‌ای یا Catchlike Tension • تحریکات فرکانس بالا اولیه که با تحریکات فرکانس پائین همراه می شود • استفاده از پارامترهای تحریکی زیر برای جریانهای پالس دار و متناوب • جریانهای پالس دار • پالس دو فازی متعادل مستطیلی شکل با زمان پالس کمتر از 1 ms و فرکانس قابل تنظیم و یا • پالس تک فازی با زمان پالس کمتر از 100 µs و فرکانس قابل تنظیم (HVPS). • جریانهای متناوب • فرکانس حمل 1 تا 4 KHz با پالسهای مستطیلی، مثلثی یا سینوسی و فرکانس دستجات پالس قابل تنظیم (برای مثال جریانهای روسی و جریانهای اینترفرنشیال پیش مدوله).

  15. عوامل موثر بر کاهش خستگی با استفاده از تحریکات الکتریکی را تعریف کنید جریانهای پالس دار • کاهش فرکانس به حداقل ممکنه (فرکانس ادغام) و یا استفاده از تحریکات catchlike tension یا دیگر انواع فرکانسهای مدوله. • افزایش زمان پالس به حدود 600 µs. جریانهای متناوب • کاهش فرکانس حمل از 4 KHzبه 1 KHz. • کاهش فرکانس دستجات پالسی به حداقل ممکنه (فرکانس ادغام). • کاهش چرخه کار دستجات پالس از 50% به 10 الی 20%، • افزایش زمان قطع جریان (کاهش چرخه کار قطع و وصل دسته پالس).

  16. چگونه می توان با استفاده از پارامترهای مؤثر موجب کاهش احساس ناخوشایندی هنگام تحریکات شد جریانهای پالس دار (نظیر فارادیک، TENS، HVPS). • استفاده از زمانهای کوتاه پالس (گشتاور کمتر و ناراحتی کمتر) • استفاده از آمپلی تود کمتر، (فعالیت کمتر الیاف عصبی). • استفاده از الکترودهای بزرگ (کاهش غلظت جریان). جریانهای متناوب (برای مثال جریان روسی و IFT): • استفاده از فرکانس حمل بالاتر (4 KHz و یا بیشتر) • استفاده از آمپلی تود کمتر برای فعال کردن الیاف عصبی. • استفاده از چرخه کار دستجات پالسی 10 تا 20%. • استفاده از الکترودهای بزرگ.

  17. کاربردهای باليني تحریکات حرکتی کدام است؟ • باز آموزی کنترل عضلانی • تقویت قدرت عضله بعد از عمل جراحی • حفظ یا نگهداری دامنه حرکتی • افزایش استقامت عضلانی • تحریکات الکتریکی عملکردی

  18. کاربردهای باليني تحریکات حرکتی باز آموزی کنترل عضلانی • دو دلیل استفاده از تحریکات الکتریکی برای باز آموزی فعالیت عضلانی • وجود کنترل ارادی ناکافی روی عضله یا نبود هیچ کنترلی روی عضله. • فعالیت عضلانی به شدت ضعیف و یا مهار شده است. هدف اصلی از تحریک الکتریکی در این موارد تسهیل و تشویق حرکت است • برخی مثالها از این مورد کاربرد • متعاقب سکته مغزی که بیمار کنترل ارادی کمی روی حرکات خود دارد • هنگامی که انقباضات ارادی عضله توسط درد یا آسیب مهار می‌گردد • کنترل درد و تقویت عضله چهارسررانی در بیماران استئوآرتریت زانو دارد، • هنگامی که فعالیت عضلانی براحتی تحت کنترل ارادی بدون تمرین قرار ندارد • هنگامی که باید یک فعالیت جدید عضلانی یاد گرفته شود، • هنگامی که باید به بیمار نشان دهیم که فعالیت عضلانی خاص و یا حرکت خاصی را می‌تواند بطور طبیعی انجام دهد.

  19. کاربردهای باليني تحریکات حرکتی تقویت قدرت عضله بعد از عمل جراحی • بعد از اعمال جراحی وجود درد و بیحرکتی موجب ضعف عضلانی شده که باید از تحریکات الکتریکی برای بازآموزی عضلات استفاده شود • بهبود و افزایش عملکرد از سه روش زیر بدست می آید. • الگوی بکارگیری متفاوت واحدهای حرکتی. • تغییرات ناشی از مکانیسمهای عصبی. • استفاده از تحریکات الکتریکی می‌تواند موجب انقباض عضلات همراه با و کاهش درد، احتمالاً از طریق مکانیسم کنترل دروازه درد می گردد • جریانهای مناسب جهت بازآموزی عضلانی • انواع جریانهای پالس دار معمول (شاملTENS ، HVPS و فارادیک) • یا جریانهای متناوب (جریانهای روسی و اینترفرنشیال)

  20. کاربردهای باليني تحریکات حرکتی حفظ یا نگهداری دامنه حرکتی • استفاده از تحریکات الکتریکی و ایجاد انقباضات مکرر عضلات برای افزایش حرکت یا استرچ بافت نرم مربوطه بطور روزانه که شامل موارد کاربرد: • از دست دادن حرکت بخاطر اسپاستی سیته عضلات آنتاگونیست در بیماران همی پلژی و یا دیگر موارد نورولوژیک • محدودیت حرکات مفصلی متعاقب جراحی • پارامترهای تحریکی برای افزایش دامنه حرکتی براساس اصول زیر • ایجاد انقباضات با نیروی متوسط در عضلات تحریک شده. • انقباضات باید آنچنان راحت باشد که بتوان تا 1000 انقباض روزانه ایجاد کرد • جریانهای مناسب شامل • جریانهای پالس دار (شاملHVPS ،TENS، نوع فارادیک) و یا • جریانهای متناوب (جریان روسی، اینترفرنشیال پیش مدوله)

  21. کاربردهای باليني تحریکات حرکتی افزایش استقامت عضلانی (Muscle Endurance) • برای ایجاد توانائی جهت انقباضات مکرر با گشتاور کم • تحریکات کم فرکانس (8 تا 10 Hz) طولانی موجب افزایش مقاومت به خستگی • انقباضات بسیار مکرر روزانه و در طی روزهای متمادی • تمام انواع جریانهای پالس دار (نظیر HVPS، TENS، نوع فارادیک) برای این منظور قابل استفاده است • از جریانهای متناوب (اینترفرنشیال پیش مدوله یا روسی) بخاطر چرخه کار زیاد (50%) و تحریکات طولانی دستجات پالسی با فرکانسهای بالا نباید استفاده کرد

  22. کاربردهای باليني تحریکات حرکتی موارد استفاده تحریکات الکتریکی عملکردی شامل • توانبخشی اندام فوقانی بعد از سکته مغزی • کمک به راه رفتن کودکان مبتلا به فلج مغزی • درمان اندام فوقانی در بیماران فلج مغزی • اسپلینت جلوگیری کننده از افتادن مچ پا (Foot drop) • تحریکات حركات دوچرخه سواری و پاروزنی • آموزش راه رفتن و تحرک بعد از آسیبهای طناب نخاعی • تحریک مثانه و روده • تحریکات الکتریکی راههای هوایی فوقانی • اسکلیوز

  23. چه روشهایی برای کاهش خطرات صدمه پوست هنگام تحریکات طولانی مدت حرکتی وجود دارد؟ اصول اساسی به حداقل رساندن خطرات: • استفاده از جریانهای متعادل الکتریکی • استفاده از غلظت و چگالی کم جریان • توجه به کیفیت پوست • استفاده از گزینه های زیر توصیه می شود • جریانهای متناوب و پالس دار با چرخه کار کمتر از 20%. • پالسهای متعادل • استفاده از الکترودهای تا حد ممکن بزرگ. • پوست کاملا مرطوب و عدم استفاده از الکترودهای خود چسب در صورت شکنندگی پوست

  24. صدمات اعصاب محیطی

  25. انواع صدمات اعصاب محیطی

  26. Demyelination بلافاصله بعداز ايجاد ضايعه روند از بين رفتن ميلين شروع مي‌شود (A¹ , A) و چند هفته بعد (B¹, B) قطعات ميلين برداشته مي‌شوند. واكنش‌هاي برانگيخته با تحريكات وارد شده در پروگزيمال و ديستال ضايعه با حروف A¹و¹B در پايين تصوير مشخص شده اند.

  27. توقف هدايت يا نوروآپراكسيا توقف هدايت يا نوروآپراكسيا اغلب به دليل تروما موضعي و يا از بين رفتن ميلين در نقاط مشخص روي آكسون اتفاق مي‌افتد. • آكسون زنده و سالم است اما به دليل اختلال مكانيكي، آكسون نمي‌تواند سيگنال را روي طول خودش منتقل كند • انتقال عصبي در بخش‌هايدیستال و پروگزیمال منطقه صدمه ديده طبيعي است. • هدايت سيگنال در بخشي كه به تازگي ميلين خود را از دست داده متوقف مي‌شود، سپس به دليل حضور تدريجي پروتئين‌هايغشا در طول سگمنت بدون ميلين، هدايت سيگنال به طور آهسته در آن برقرار مي‌گردد.

  28. توقف هدايت يا نوروآپراكسيا A، BوC پتانسيل‌هايبرانگيخته ناشي از تحريكات پروگزيمال و ديستال محل ضايعه. A) بلافاصله بعد از ضايعه، B) 7 روز بعد از ضايعه و C) چند روز بعد از ضايعه (التيام نوروآپراكسيا).

  29. از بين رفتن هدايت به علت مرگ آكسونيAxonotmesis هنگام صدمه آكسونوتمزيز • قسمت سالم تا اولين گره رانويه سالم مرده و پس از تثبیت ضايعه، ترميم عصبي آغاز مي‌شود. • به دنبال اين ضايعات دژنرسانس والرين اتفاق مي‌افتد كه شامل روند دوباره سازماندهي سلولي كه همراه با از بين رفتن قطعه عصبي صدمه ديده است. • يك آكسون مي‌تواند مستقل از جسم سلولي خود، پتانسيلهاي الكتريكي را براي 3 تا 7 روز پس از ايجاد ضايعه انتقال دهد. • در طول اين مدت، واكنش آكسون جدا شده بر اثر تحريكات خارجي طبيعي مي‌باشد و در اين مرحله امكان تمايز بين نوروآپراكسيا و مراحل اوليه آكسونوتمزيز وجود ندارد (دژنرسانس والرين). • در پايان اين دوره هدايت آكسون ناگهان قطع مي‌شود به اين معني كه كاهش تدريجي مشاهده نمي‌گردد و قابليت هدايت عصب به يكباره از بين مي‌رود و تخريب قطعه آكسوني واقع در ديستال ضايعه آغاز مي‌گردد.

  30. Axonotmesis ضايعه آكسونوتمزيز با تغييرات آكسوني نمايش داده شده است. A) بلافاصله بعد از ضايعه و B) 10 روز بعد از ضايعه. A1) واكنش برانگيخته بلافاصله بعد از ضایعه B1) واكنش برانگيخته بعد از گذشت 10 روز از ضایعه

  31. آثار صدمات اعصاب محیطی صدمه عصب منجر به • برقرای دژنرسانس والرین • از دست رفتن وکاهش عملکرد متناسب با مکانیسم آسیب می‌شود، • بلافاصله ضعف یا فلج عضلانی و تغییر در احساس • در طی 3 ماه بعد از آسیب، عضلات دچار آتروفی می‌شوند که در 6 تا 9 ماه پس از آسیب ثابت می‌گردد • حساسیت الیاف عضلانی به استیل کولین افزایش می‌یابد وعضلات دچار انقباضات خودبخودی بنام فیبریلاسیون می‌شوند. • در صورت عصب دهی عضله دنروه در زمان مقتضی برخی از این تغییرات به حالت اولیه بر می‌گردد.

  32. آزمایشات الکترو نورولوژی برای تشخیص میزان آسیب عصب • تحریک عصب حسی و ثبت نتایج یا در پروگزیمال (اورتودورمیک) و یا در دیستال (آنتی درومیک) که شامل اندازه گیری واکنش ایجاد شده. • آمپلی تود پتانسیل عمل عصب حسی (SNAP) • سرعت هدایت عصبی حسی • تحریک عصب حرکتی و ثبت پتانسیلهای حرکتی عضله مربوط عصب و اندازه گیری‌ خصوصیات واکنش ثبت شده شامل • زمان و آمپلی تود مجموعه پتانسیل عمل حرکتی (CMAP) • تأخیر واکنش • سرعت هدایت • تأخیر موج F

  33. آزمایشات الکترو نورولوژی برای تشخیص میزان آسیب عصب • استفاده از الکترومیوگرافی سوزنی برای تشخیص موارد • علائم صدمه به آکسون حرکتی، برای مثال وجود فعالیت غیر ارادی شامل فیبریلاسیون و امواج تیز مثبت در واحدهای حرکتی مربوطه، • پتانسیل‌های عمل واحد حرکتی (MUAP) که زمان طولانی تر، آمپلی تود بیشتر و درصد پتانسیلهای پلی فازیک بیشتری و الگوی بکارگیری واحدهای حرکتی کمتری دارند. • از دست رفتن اتصال عصبی. • علائم ترمیم یا جوانه زدن عصبی. • آزمایش شدت-زمان

  34. آزمایش شدت-زمان یا SDC • آزمایش SD حرکتی شامل بررسی شدت لازم برای بدست آوردن آستانه پاسخ حرکتی عضله با استفاده از زمانهای مختلف پالس • 7 تا 10 روز بعد از آسیب • هر دوهفته یکبار تکرار • نوع جریان مورد استفاده • پالس تک فازی مستطیلی • با فرکانس 1 یا 2 Hz • زمان پالس 10 µsتا 300 ms

  35. آزمایش شدت-زمان نحوه ارزیابی منحنی‌های SD • بوسیله شکل • توسط مقادیری نظیر کروناکسی و رئوباز • رئوباز به حداقل شدت مورد نیاز (mA یا V) برای ایجاد پاسخ حرکتی، حسی و یا درد اطلاق می‌شود که با بیشترین زمان پالس بدست می‌آید. • از رئوباز، برای محاسبه کروناکسی استفاده می‌شود. • کروناکسی عبارت است از زمان پالس لازم برای بدست آوردن پاسخ آستانه حرکتی، حسی و یا درد با استفاده از شدت تحریک دو برابر رئوباز

  36. چرا تحریک عضله بدون عصب لازم است؟ خصوصیات عضله بدون عصب • عضله آتروفی شده، • واحد حرکتی دژنره شده، و عضله لاغر و ضعیف می‌گردد • الیاف عضلانی مقاوم به خستگی آن تبدیل به الیاف تند انقباض شده • کاهش سیستم عروقی عضله • عدم انقباض ارادی و فعالیت رفلکسی در عضله بدون عصب استفاده تحریکات الکتریکی موجب کاهش یا جلوگیری از روند آتروفی عضلانی عضلات دنروه می گردد این تحریکات برای رشد مجدد و ترمیم عصب سودمند می‌باشد.

  37. چرا تحریک عضله بدون عصب لازم است؟ عضله دنروه را باید مستقیماً وادار به تحریک کرد زیرا: • بافت عضلانی کمتر از بافت عصبی تحریک پذیر بوده • انقباضات آهسته و کرمی شکلی هستند که بخاطر انتشار آهسته انقباض در داخل عضله است، • پالسهای الکتریکی مثلثی با افزایش تدریجی شدت جریان قادرند الیاف عضلانی دنروه را تحریک کنند، (قابلیت تطابق کمتر این عضلات) • پالس مثلثی با زمان افزایش جریان 50 ms (100 ms طول زمان پالس) • زمان (rise-time) طولانی تر از 100 ms را نیز می‌توان برای افزایش شدت جریان مورد استفاده قرار داد، • اغلب از پالسهای مثلثی 300 تا 500 ms استفاده می‌شود. • استفاده از پالسهای دوفازی خطر سوختگی شیمیایی را از بین می برد

  38. تحریک عضله بدون عصب چه خصوصیاتی دارد؟ پارامترهای تحریکی برای عضلات بدون عصب • پالسها باید بلند مدت و نباید مستطیلی باشند، • پالسهای بلند مدت مثلثی قادرند بطور انتخابی الیاف عضلات دنروه را تحریک کنند • شروع درمان با پالسهای بلند مدت تر (بیشتر از 100 ms) • با افزایش تحریک پذیری، پالسهای کوتاهتر با فرکانس بیشتر • در موارد وجود الیاف عضلانی سالم در مجاورت عضلات دنروه ضرورتا • پالسهای دو فازی با زمان حداکثر تا 300 ms • استفاده از پالسهای مثلثی با شیب افزایش جریان • طیف فرکانس تحریکات 1 تا 15 Hz • امکان استفاده از منبع تغذیه باطری،

  39. اصول تحریک عضلات بدون عصب حفظ خواص انقباضی عضله هدف اصلی استفاده از تحریکات الکتریکی است و بدین منظور: • تحریکات باید همراه با حداقل ناراحتی باشد (حداقل تحریک الیاف C و A)، • خطر آسیب پوست را به حداقل رساند

  40. مراحل درمان تحریکات حرکتی عضلات دنروه را شرح دهید • توضیحات و آماده سازی بیمار • آماده سازی و آزمایش خروجی دستگاه تحریک کننده • آزمایش حس پوست (کندی و تیزی) • تنظیم دستگاه • الکترودها • کاربرد جریان تحریکی • نصب الکتروده روی دو سر عضله مورد نظر • افزایش تدریجی خروجی جریان • پایان درمان • ثبت پارامترهای مورد استفاده و وقایع

  41. خلاصه هدف درمان را تعیین کنید. پارامتر مناسب تحریکی و تحریک کننده مناسب را انتخاب کنید. نوع الکترود، اندازه، تعداد و محل قرار گرفتن آن را روی پوست تعیین کنید. توضیحات و هشدارهای لازم را به بیمار ارائه کنید. احساس تیزی و کندی پوست محل قرار گرفتن الکترود آزمایش کنید و سپس پوست را تمیز کنید. خروجی دستگاه را از طریق کابل و الکترودهای مورد استفاده تست کنید. بعد از کنترل خروجی دستگاه که روی صفر باشد، الکترودها را روی پوست قرار دهید. شدت جریان را در محدوده سطح تحمل و راحتی بیمار تنظیم کنید. حرکت و انقباض ایجاد شده را کنترل کنید و در صورت لزوم الکترودها را جابجا کنید. در پایان جریان را صفر کرده و قبل از خاموش کردن دستگاه سیم الکترود را از آن جدا کنید. الکترودها را از روی پوست بردارید و پوست زیر الکترود را کنترل و دستگاه را خاموش کنید. الکترودها را تمیز کنید (الکترود قابل استفاده مجدد). جزئیات درمان را ثبت و به آثار موضعی درمان توجه کنید. هرگونه تغییرات را ثبت کنید.

  42. دوز درمانی مناسب تحریک الکتریکی عضلات دنروه دوز درمانی براساس هدف درمانی انتخاب و تنظیم می‌شود که شامل: • اندازه، تعداد و محل قرار گرفتن الکترودها • از حداقل ممکنه شدت و غلظت جریان استفاده کنید • استفاده از الکترودهای بزرگتر موجب راحتی بیشتر تحریکات می‌گردد • حداقل تعداد الکترودها برای هر جریان 2 عدد است، اما می‌توان با استفاده از دو شاخه کردن سیم الکترودها از تعداد بیشتر الکترود نیز استفاده کرد. • مسیر جریان • برای تحریک حرکتی، مسیر جریان باید همیشه در طول عضله برقرار گردد • عبور جریان از قفسه سینه و همینطور از قسمت قدامی خارجی گردن ممنوع • پیشرفت درمان (با توجه به هدف درمان)

  43. چگونه می توان خطرات استفاده از جریانهای الکتریکی را کنترل کرد؟ جهت جلوگیری از خطرات احتمالی ضروری است: • کنترل و نگهداری منظم دستگاههای تحریک کننده‌ توسط متخصصین • کنترل سیمها و الکترودها قبل از آزمایش خروجی و قبل از استفاده برای بیماران • کنترل صفر بودن شدت خروجی قبل از اتصال الکترودها • خاموش کردن دستگاه بعد از صفر کردن جریان و برداشتن الکترودها • کنترل و اطمینان از سلامت پوست. • حتی الامکان استفاده از پالسهای دوفازی متعادل • اطمینان از سالم بودن الکترودها • استفاده از مواد واسطه مناسب (ژل، پدهای مرطوب و ..)

  44. موارد عدم استفاده از جریانهای الکتریکی کدام است؟ • موارد بارداری • عبور جریان از قفسه سینه و گردن • وجود تحریک کننده‌های کاشته شده در بدن • تومورها • پوست صدمه دیده • عفونت • فلزات قرار گرفته در داخل بدن (نحوه و محل قرار گرفتن فلز)

More Related