1 / 103

حدیث هایی از پیامر

حدیث هایی از پیامر. ساعتی تفکر درنشانهای خدا از ساعت های طولانی عبادت کردن برتر است. هیچ مسلمانی خداوند را نمی خواند مگر این که دعایش یا درهمین دنیا مستجاب میشود یا خداوند آن را برایش در روز قیامت زخیره میکندویا در برابر ان دعا بخشی از گناهانش را می آمرزد.

ray
Download Presentation

حدیث هایی از پیامر

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. حدیث هایی از پیامر

  2. ساعتی تفکر درنشانهای خدا از ساعت های طولانی عبادت کردن برتر است.

  3. هیچ مسلمانی خداوند را نمی خواند مگر این که دعایش یا درهمین دنیا مستجاب میشود یا خداوند آن را برایش در روز قیامت زخیره میکندویا در برابر ان دعا بخشی از گناهانش را می آمرزد.

  4. از رحمت خدا دور است کسی که توقف گاه ها واستراحتگاه های عمومی را آلوده کند و همچنین کسی که راه عبور مردم را سد کند.

  5. عبادت ده جز دارد که نه جزء آن کار کسب حلال است .

  6. مردم معادنی هستند مانند معدن های طلا و نقره.

  7. دوست داشتن هر چیز تو را نسبت به عیب های آن کور و کرمی کند.

  8. لحن بد بهترین ایده ها را نابود می کند و لحن خوب عرصه را به بد ترین ایده ها باز می کند. • گفتار مناسب شما را به بهترین شرایط ممکن برای شما می کشاند. • تو دماغی صحبت کردن شما را منفی, مرده و بی احساس جلوه می دهد. • هنگام صحبت از تون بالا شبیه به جیغ استفاده نکنید. • جویده جویده حرف نزنید. و اگر از کلمات غیر متعارف استفاده می کنید مطمئن شوید صحبت شما برای شنونده مفهوم است. • با نگاه به شنوندگان می توانید بفهمید که آیا آنها  گیج , بی حوصله, عصبی و یا خسته شده اند. • هنگام صحبت شما می توانید با چشمان و حرکات دست و صورت تان هم با شنونده صحبت کنید. • 1 اثر کم سخن گفتن • قال علی علیه السلام: ان احببت سلامة نفسک و ستر معایبک فاقلل کلامک و اکثر صمتک یتوفّر فکرک و یستیز قلبک. غرر الحکم / 3725اگر سلامت نفس و وجودت و نیز پوشانده ماندن عیوبت را دوست داشتی گفتارت را کم کن و سکوتت را بسیار تا آنکه اندیشه‌ات بسیار و دلت روشن شود و مردم از دست تو در امان باشند. • 2 اثر زیاد سخن گفتن • قال علی علیه السلام: من کثر کلامه کثر خطاؤ ه و من کثر خطاؤ ه قلّ حیاؤ ه و من قلّ حیاؤ ه قلّ ورعه و من قلّ ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار. بحار / 71 / 286هر که کلامش زیاد شود. اشتباهاتش زیاد می‌شود و هر کس خطایش زیاد شود، شرم و حیایش کم می‌شود و آنکه حیایش کم شود، ورع و پرهیزگاری‌اش کم شود، و هر کسی خداترسی‌اش کم شود، قلبش می‌میرد و آنکه قلبش مُرد، در آتش افکنده شود. • 3 بهترین سخن • الف- سخن راست؛ قال علی علیه السلام: خیرالکلام الصدق. غرر/4 99بهترین حرف، حرف راست است ب- همراه با عمل؛ خیر المقال ما صدّقه الفعال. سفینة البحار / 7 / 383بهترین گفتار کلامی است که عمل و رفتار ثابتش کند.ج- ملال آور نباشد؛ قال علی علیه السلام: خیر الکلام ما لا یملّ و لا یقلّ. غرر الحکم / 4969بهترین کلام، گفتاری است که خسته کننده نباشد و از گوینده نکاهد. [یعنی جایگاه گوینده‌اش را پایین نیاورد]د- منظم و همه فهم؛ قال علی علیه السلام:احسن الکلام مازانه حسن النظام و فهمه الخاص و العامّ. غرر الحکم / 3304نیکوترین گفتار، کلامی است که منطق و نظم زیبایش کرده باشد و همه فهم باشد.ه-‍ متقن و استوار؛ قال علی علیه السلام: احسن القول السداد. غرر الحکم / 2865نیکوترین کلام، کلام استوار و محکم است.

  9. 4- آداب سخن گفتن 1 پاکیزه باشد؛ قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: ثلاث من ابواب البر: سخأ النفس و طیب الکلام و الصبر علی الاذی. محاسن / 1 / 66سه چیز است که از جمله راه‌ها و درهای نیکی است: بخشندگی و سخاوت، خوبی گفتار و صبوری در مقابل آزارها 2 زیبا باشد؛ قال علی علیه السلام: اجملوا فی الخطاب تسمعواجمیل الجواب.غررالحکم /2568در گفتار خود اختصار را پیشه کنید تا جوابهای نیکو بشنوید. 3 خریدار داشته باشد؛ قال علی علیه السلام: لا تتکلّمن اذا لم تجد للکلام موقعا.غررالحکم / 10274هرگاه برای حرف خود جایی نمی‌بینی حرف نزن 4 نرم و ملایم باشد؛ قال علی علیه السلام: عوّد لسانک لین الکلام و بذل السلام یکثر محبّوک و یقلّ مبغوضک. غرر الحکم / 6231زبانت را به گفتار نرم بگردان و سلام را هدیه کن تا دوستدارانت زیاد و دشمنانت کم شوند.5 از روی علم و آگاهی باشد؛ قال علی علیه السلام: لا تقل بما لا تعلم فتتّهم باخبارک بما تعلم.غرر الحکم / 104266 بی فایده نباشد؛ قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: من حسن اسلام المرء ترکه الکلام فیما لا یعنیه. بحار / 28 / 136از نشانه‌های خوبی ایمانِ شخص این است که ایمانش او را از کلامی که سودی برایش ندارد باز دارد.7 مستهجن نباشد؛ قال علی علیه السلام: ایاک و مستهجن الکلام فانه یوغر القلوب.غرر الحکم / 2675از کلام مستهجن بپرهیز که قلبها را به دشمنی و کینه می‌اندازد. 8 پاسخ آن انسان را ناراحت ننماید؛ قال علی علیه السلام: لا تقولنّ ما یسئوک جوابه.غرر الحکم / 10155حرفی که جوابش ناراحتت می‌کند را نگ

  10. حدیث (12) امام حسین علیه السلام فرمودند: • لا تقولوا باَلسنَتکم ما ینقُص عَن قَدَرَکمچیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد • (جلاءالعیون،ج۲ص۲۰۵)

  11. حدیث (26) امام حسین علیه السلام می فرمایند: • ان الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی ألسنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فإذا محصّوآ بالبلاء قلّ الدیّانون • همانا مردمان بنده دنيايند و دين لقلقه زبان آنهاست و هر جا منافعشان [به وسيله دين ]بيشتر تأمين شود زبان مى چرخانند و چون به بلا آزموده شوند آنگاه دين داران اندكند. • (تحف العقول/ 245)

  12. حدیث (1) پيامبر صلى الله عليه و آله : • خَيرُ الكَلامِ مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَم يُمِلَّ؛ • بهترين سخن، آن است كه قابل فهم و روشن و كوتاه باشد و خستگى نياورد. • انوار العلويه، ص 489

  13. حدیث (4) امام باقر عليه السلام : • فى قَولِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحسَنَ مَا تُحبّونَ أن يُقالَ لَكُم، فَاِنَّ اللّه  عزَّوَجلَّ يُبغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ المُؤمِنين، اَلفاحِشَ المُتَفَّحِشَ السّائَلَ المُلحِفَ، وَ يُحِبُّ الحَيّى الحَليمَ اَ لعفيفَ المُتعَفِّـفَ؛ • درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنت كننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد. • امالى صدوق، ص 326

  14. حدیث (5) امام صادق عليه السلام : • اَلكَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ وَكِذبٌ وَإِصلاحٌ بَينَ النّاسِ قالَ: قيلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداك مَا الصلاحُ بَينَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاما يَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فيكَ مِنَ الخَيرِ كَذا وَكَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ؛سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند: از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن ديگرى را مى بينى و برخلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى: از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مى گفت. • كافى، ج2، ص341، ح16

  15. زبان سرخ ،سر سبز را میدهد به باد. زبان ترجمان دل است. زخم شمشیر خوب میشه ولی زخم زبان نه. زبان خوش ما ر را سوراخ بیرون میاورد. زبانم مو درآورد.

  16. وفا داری: آن حضرت فوق لاده وفادار بود وبا وجود آن همه بدی کهمی دید و می دانست هرگز دیده نشد پشت سر کسی بدگویی کندانتخاب برتر اشیا ن از روشی نیکودررفتا رش پیروی می کردادبهیچ کس به خود اجازه نیمی داد که در حضور ایشان با دیگری نزاع کند و صحبت کردن افراد در حضورش با نوبت بودسلامرسول خدا صلی الله علیه و آ له به همه-چه توانگر-چه بزرگ -چه کوچک -سلام می کردپذیرش دعوت آن حضرت گاهی دعوت اصحاب خودرا می پذیرفت و همراه آنان به باغ و بستان سفر می کرد

  17. نکاتی از کلیات اسرار هر صبح و هر شب خواندن66بار الله بسیار مجرب است. هر کس 10بار یا الله بگوید به او گفته شود حاجتت چیست؟ در سجده گفتن 10 بار یارب یا الله خیلی سودمند است. جهت کسب یقین در یک شبانه روز هزار بار گفتن یا الله یاهو بسیار مفید است.

  18. حديث (2)رسول اكرم صلى الله عليه و آله : مَن كانَ يُؤمِنُ بِاللّه  وَاليَومِ الخِرِ فَليَقُل خَيرا أَو لِيَسكُت؛هركس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد سخن خير بگويد يا سكوت نمايد. نهج الفصاحه، ح 2915 حديث (3)رسول اكرم صلى الله عليه و آله: جَمالُ الرَّجُلِ فَصاحَةُ لِسانِهِ؛زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست. كنزالعمال، ج10، ص152، ح28775

  19. حديث (1)امام على عليه السلام • ما أَضمَرَ أَحَدٌ شَيئا إِلاّ ظَهَرَ فى فَلَتاتِ لِسانِهِ وَصَفَحاتِ وَجهِهِ؛ را در دل پنهان نداشت، جز اين كه در لغزش هاى زبان و خطوط چهره • آشكار شد

  20. .1 از امام زین العابدین (ع ) نقل شده که فرمود: بدرستى که زبان آدمى هر روز بر اندامهاى او سرکشى مى نماید، آنگاه مى گوید: چگونه صبح کردید، حالتان چطور است ؟ آنها مى گویند: خوب است !اگر تو ما را واگذارى ! و مى گویند الله الله را در حق ما مراعات کن و آن را قسم مى دهند و مى گویند: همانا ما بوسیله تو پاداش داده مى شویم و بسبب تو مواخذه خواهیم شد{ بحار، ج 71،ص 278 } 15حدیث برای زبان

  21. .2 از امام صادق (ع ) بدین گونه روایت شده : هیچ روزى نیست جز آن که هر عضوى از اعضاى بدن زبان را تکفیر مى نماید یا اظهار ذلت و خضوع مى کند التماس کنان مى گوید: تو را به خدا سوگند مى دهم که کارى نکنى تا ما به خاطر تو عذاب شویم { بحار، ج 71،ص 302} 3. على (ع) : هیچ چیزى به زندان طولانى از زبان سزاوارتر نیست . { بحار، ج 71،ص 277 } 4 . و نیز فرموده : نگهداشتن زبان ، پادشاهى و رها کردن آن هلاکت و نابودى است .5 . علی (ع) : روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شکم است . {بحار، ج 71،ص 286} .

  22. .6 سکونى از امام صادق (ع ) نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص ) مى فرماید: خداوند زبان را به عذابى مبتلا مى سازد که هیچکدام از اندامها را به آن عذاب نمى کند؛ زبان مى گوید: خدایا مرا به عذابى مبتلا ساختى که هیچ چیزى را به آن معذب نساختى ؟ پس خدا به او چنین مى فرماید: از تو سخنى بیرون آمد که به مشرق و مغربیهاى زمین رسید پس با آن خون حرام ریخته و مال حرام به غارت برده شد و ناموس حرام به باد رفت ؛ سوگند به عزت و جلال و بزرگى خودم که همانا تو را به عذابى معذب نمایم که هیچ یک از اندامها را (اندامهاى انسان) به آن عذاب ننمایم { کافى ج 2،ص 115} .7به روایت داوود رقى از امام صادق (ع ) فرمود: خاموشى ، گنجى وافر و زینت بردبار و پوشش نادان است .{ بحار ج 71،ص 288 } .8 و از حضرت رضا (ع ) نقل شده : خاموشى درى است از درهاى حکمت و بدرستى که سکوت وخاموشى کسب محبت مى کند و دلیل بر هر خیر و نیکى است و نیز فرموده : از نشانه هاى فهمیدگى است بردبارى و علم و خاموشى}. بحار، ج 71،ص 288 }

  23. .9 از على بن الحسین امام زین العابدین (ع ) نقل شده است که حق زبان گرامى داشتن آنست از فحش ، بدگوئى ، و عادت دادن آن به نیکى و ترک زیاده گوئى هائى که براى آن فائده اى مترتب نیست و نیکى به مردم و خوش گفتارى در میان آنها . { بحار، ج 71،ص 286 } 87 } . 10از پیغمبر اکرم (ص ) روایت شده : بدرستى که خداى تعالى در نزد زبان هر گوینده ایست و فرموده : ایمان بنده اى معتدل و پا بر جا نخواهد بود تا دل او مستقیم گردد، ودل او راست و پا بر جا نخواهد شد تا زبان او مستقیم گردد. { بحار، ج 71،ص 287 }.11و نیز از آن حضرت نقل گشته : سخن زیاد بغیر ذکر خدا نگوئید؛ زیرا کلام زیادى ، جز ذکر خدا دل را سخت مى کند، بدرستى که دورترین مردم از خدا شخص دل سخت است . { ج 1، ص 1، بح. 12حضرت موسى بن جعفر (ع ) از پدران بزرگوارش نقل فرموده که : امیر المومنین على بن ابى طالب (ع ) به مردى گذشت که حرفهاى زیادى مى زد.حضرت ایستاد و سپس فرمود: آى !(حضرت نخواست اسمش را ببرد براى تنبیه او) بدرستى که تو کتابى را بسوى پروردگارت برد و مامور نگهبان خود املا مى کنى ، پس به آن چه تو را فائده مى بخشد بپرداز و آن چه را که بى فائده است واگذار. { بحار ج 71،ص 276 }ار ج 71، ص 281 }

  24. 13. على (ع ) که فرمود: سخن خود را بسنج و آن را بر عقل و معرفت خود عرضه دار14. روایات بسیارى وارد شده که از شوخى و مزاح زیاد بپرهیزید، زیرا آبرو را مى برد و مزاح دشنام کوچک است و نور ایمان را مى برد و جوانمردى را سبک مى کند و سبب کینه و عداوت مى شود و وقار را نابود مى سازد. {وسائل ، ج 8،ص 481- 482}15. على (ع ) فرموده : به خدا سوگند نمى بینم بنده اى که خویشتن را نگهدارد، نگهداشتنى که او را نفع بخشد مگر این که زبان خود را حفظ کند. { نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 175 } اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهمیا رب نظر تو بر نگرددیا حق ادامه دارد

  25. .1 از امام زین العابدین (ع ) نقل شده که فرمود: بدرستى که زبان آدمى هر روز بر اندامهاى او سرکشى مى نماید، آنگاه مى گوید: چگونه صبح کردید، حالتان چطور است ؟ آنها مى گویند: خوب است !اگر تو ما را واگذارى ! و مى گویند الله الله را در حق ما مراعات کن و آن را قسم مى دهند و مى گویند: همانا ما بوسیله تو پاداش داده مى شویم و بسبب تو مواخذه خواهیم شد{ بحار، ج 71،ص 278 } 15حدیث برای زبان

  26. .2 از امام صادق (ع ) بدین گونه روایت شده : هیچ روزى نیست جز آن که هر عضوى از اعضاى بدن زبان را تکفیر مى نماید یا اظهار ذلت و خضوع مى کند التماس کنان مى گوید: تو را به خدا سوگند مى دهم که کارى نکنى تا ما به خاطر تو عذاب شویم { بحار، ج 71،ص 302} 3. على (ع) : هیچ چیزى به زندان طولانى از زبان سزاوارتر نیست . { بحار، ج 71،ص 277 } 4 . و نیز فرموده : نگهداشتن زبان ، پادشاهى و رها کردن آن هلاکت و نابودى است .5 . علی (ع) : روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شکم است . {بحار، ج 71،ص 286} .

  27. .6 سکونى از امام صادق (ع ) نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص ) مى فرماید: خداوند زبان را به عذابى مبتلا مى سازد که هیچکدام از اندامها را به آن عذاب نمى کند؛ زبان مى گوید: خدایا مرا به عذابى مبتلا ساختى که هیچ چیزى را به آن معذب نساختى ؟ پس خدا به او چنین مى فرماید: از تو سخنى بیرون آمد که به مشرق و مغربیهاى زمین رسید پس با آن خون حرام ریخته و مال حرام به غارت برده شد و ناموس حرام به باد رفت ؛ سوگند به عزت و جلال و بزرگى خودم که همانا تو را به عذابى معذب نمایم که هیچ یک از اندامها را (اندامهاى انسان) به آن عذاب ننمایم { کافى ج 2،ص 115} .7به روایت داوود رقى از امام صادق (ع ) فرمود: خاموشى ، گنجى وافر و زینت بردبار و پوشش نادان است .{ بحار ج 71،ص 288 } .8 و از حضرت رضا (ع ) نقل شده : خاموشى درى است از درهاى حکمت و بدرستى که سکوت وخاموشى کسب محبت مى کند و دلیل بر هر خیر و نیکى است و نیز فرموده : از نشانه هاى فهمیدگى است بردبارى و علم و خاموشى}. بحار، ج 71،ص 288 }

  28. .9 از على بن الحسین امام زین العابدین (ع ) نقل شده است که حق زبان گرامى داشتن آنست از فحش ، بدگوئى ، و عادت دادن آن به نیکى و ترک زیاده گوئى هائى که براى آن فائده اى مترتب نیست و نیکى به مردم و خوش گفتارى در میان آنها . { بحار، ج 71،ص 286 } 87 } . 10از پیغمبر اکرم (ص ) روایت شده : بدرستى که خداى تعالى در نزد زبان هر گوینده ایست و فرموده : ایمان بنده اى معتدل و پا بر جا نخواهد بود تا دل او مستقیم گردد، ودل او راست و پا بر جا نخواهد شد تا زبان او مستقیم گردد. { بحار، ج 71،ص 287 }.11و نیز از آن حضرت نقل گشته : سخن زیاد بغیر ذکر خدا نگوئید؛ زیرا کلام زیادى ، جز ذکر خدا دل را سخت مى کند، بدرستى که دورترین مردم از خدا شخص دل سخت است . { ج 1، ص 1، بح. 12حضرت موسى بن جعفر (ع ) از پدران بزرگوارش نقل فرموده که : امیر المومنین على بن ابى طالب (ع ) به مردى گذشت که حرفهاى زیادى مى زد.حضرت ایستاد و سپس فرمود: آى !(حضرت نخواست اسمش را ببرد براى تنبیه او) بدرستى که تو کتابى را بسوى پروردگارت برد و مامور نگهبان خود املا مى کنى ، پس به آن چه تو را فائده مى بخشد بپرداز و آن چه را که بى فائده است واگذار. { بحار ج 71،ص 276 }ار ج 71، ص 281 }

  29. 13. على (ع ) که فرمود: سخن خود را بسنج و آن را بر عقل و معرفت خود عرضه دار14. روایات بسیارى وارد شده که از شوخى و مزاح زیاد بپرهیزید، زیرا آبرو را مى برد و مزاح دشنام کوچک است و نور ایمان را مى برد و جوانمردى را سبک مى کند و سبب کینه و عداوت مى شود و وقار را نابود مى سازد. {وسائل ، ج 8،ص 481- 482}15. على (ع ) فرموده : به خدا سوگند نمى بینم بنده اى که خویشتن را نگهدارد، نگهداشتنى که او را نفع بخشد مگر این که زبان خود را حفظ کند. { نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 175 } اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهمیا رب نظر تو بر نگرددیا حق ادامه دارد

  30. عکس های جذاب و دیدنی در صفحه ی بعد

  31. سیدمحمدرضاحسینی :امام على عليه السلام ما أَضمَرَ أَحَدٌ شَيئا إِلاّ ظَهَرَ فى فَلَتاتِ لِسانِهِ وَصَفَحاتِ وَجهِهِ؛هيچ كس چيزى را در دل پنهان نداشت، جز اين كه در لغزش هاى زبان و خطوط چهره او آشكار شد. نهجالبلاغه، حكمت26 حضرتمحمد)ص:( مَن كانَ يُؤمِنُ بِاللّه  وَاليَومِ الخِرِ فَليَقُل خَيرا أَو لِيَسكُت؛هركس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد سخن خير بگويد يا سكوت نمايد.  نهج الفصاحه، ح 2915 رسولاکرم)ص:(جَمالُ الرَّجُلِ فَصاحَةُ لِسانِهِ؛زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست.

  32. امامباقر: انهذَا اللِّسانَ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ وَشَرٍّ فَيَنبَغى لِلمُؤمِنِ أَن يَختِمَ عَلى لِسانِهِ كَما يَختِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَفِضَّتِهِ؛براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود مهر زند، همان گونه كه بر (كيسه) طلا و نقره خود مُهر مى زند. امامعلی :در انسان ده خصلت وجود دارد كه زبان او آنها را آشكار مى سازد، زبان گواهى است كه از درون خبر مى دهد. داورى است، كه به دعواها خاتمه مى دهد. گويايى است كه بوسيله آن به پرسش ها پاسخ داده مى شود. واسطه اى است كه با آن مشكل برطرف مى شود. وصف كننده اى است كه با آن اشياء شناخته مى شود. فرماندهى است كه به نيكى فرمان مى دهد. اندرزگويى است كه از زشتى باز مى دارد. تسليت دهنده اى است كه غمها به آن تسكين مى يابد. حاضرى است كه بوسيله آن كينه ها برطرف مى شود و دلربايى است كه گوشها بوسيله آن لذّت مى برند.

  33. امامسجاد: حق زبان، دور داشتن آن از زشت گويى، عادت دادنش به خير و خوبى، ترك گفتار بى فايده و نيكى به مردم و خوشگويى درباره آنان است. امامعلی :زبان، درنده اى است كه اگر رها شود، گاز مى گيرد. هرگاه خداوند بخواهد بنده اى را رسوا كند، از طريق زبانش او را رسوا مى كند.

  34. امیرمحمدنجارکریمی :امامحسین زبان آدميزاد، هر روز به اعضاى او نزديك مى شود و مى گويد: چگونه ايد؟ آنها مى گويند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستيم و مى گويند: از خدا بترس و كارى به ما نداشته باش: و او را سوگند مى دهند و مى گويند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى يابيم و به واسطه تو، مجازات مى شويم. امامعلی: پيش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن، زيرا هيچ چيز به اندازه زبانى كه از جاده صواب منحرف مى شود و به جواب دادن مى شتابد، سزاوار زندانى شدن دراز مدّت نيست.

  35. امامباقر: درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنت كننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد. رسولاکرم: خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد: اى پروردگار! مرا عذابى دادى كه هيچ چيز را چنان عذاب ندادى! در پاسخش گفته شود: سخنى از تو بيرون آمد و به شرق و غرب زمين رسيد و به واسطه آن خونى بناحقّ ريخته شد و مالى به غارت رفت و ناموسى هتك شد. امامصادق: مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببينند، زيرا اينها خود دعوت كننده است.

  36. امیرحسینهمایونی امامعلی :هیچکسچیزیرادردلپنهاننداشت،جزاینکهدرلغزشهایزیان و خطوطچهرهاوآشکارشد. پیامبر:هرکسبهروزقیامتایماندارد،بایدسخنخیربگویدیاسکوتنماید. امامسجاد :مومنخاموشیاختیارمیکندتا .سالمبماندوسخنمیگویدتاسودیببرد. امامعلی : آنچهدوستنداریدربارهاتگفتهشود،درمورددیگرانمگوی. امامعلی :زبانعاقلدرپشتقلباوجایدارد و قلباحمقپشتزباناوست.

  37. سیدمهدیعابدینی پیامبر: زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى‏انديشد و سپس آن را مى‏گويد اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن كند آن را به زبان مى‏آورد و درباره آن نمى‏انديشد. امامعلی :بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد. امامعلی:پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى‏شود. امامعلی:دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست امامصادق:بهشتى‏ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده. امامعلی:زبان خود را به نرمگويى و سلام كردن عادت ده، تا دوستانت زياد و دشمنانت كم شوند

  38. يحيي سينايي • محمود فرشچيان • پدر فرشچیان که نماینده فرش اصفهان بود با دیدن استعداد فرزندش، وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی برد. فرشچیان پس از آموزش نزد استاد امامی و بهادری و دانش‌آموختگی از مدرسه هنرهای زیبای اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستانهنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعهٔ آثار هنرمندان غربی در موزه‌ها پرداخت. بنا بر گفته وی در موزه‌های اروپا، اول کسی بود که وارد موزه می‌شد با بسته‌ای از کتاب و قلم، و در نهایت آخر از همه، خود او بود که از موزه خارج می‌شد. پس از بازگشت به ایران، فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد. محمود فرشچييان پدر فرشچیان که نماینده فرش اصفهان بود با دیدن استعداد فرزندش، وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی برد. فرشچیان پس از آموزش نزد استاد امامی و بهادری و دانش‌آموختگی از مدرسه هنرهای زیبای اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعهٔ آثار هنرمندان غربی در موزه‌ها پرداخت. بنا بر گفته وی در موزه‌های اروپا، اول کسی بود که وارد موزه می‌شد با بسته‌ای از کتاب و قلم، و در نهایت آخر از همه، خود او بود که از موزه خارج می‌شد. پس از بازگشت به ایران، فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد.

  39. محمود فرشچیان، هم اکنون درنیوجرسیآمریکا ساکن است و سفرهای دوره‌ای و فصلی به ایران دارد.فیلم مستندی نیز با عنوانعشق‌پردازبه کارگردانیمحمد هادی کاویانی، با حضورعزت الله انتظامی،پرویز پورحسینیو با صدای • زيبا بروفه در نکوداشت او ساخته شده‌است که در آیین رونمایی کتاب پنجم استاد به نمایش در آمد.فرزندان استاد فرشچیان به نام های دکتر علی مراد فرشچیان و لیلا فرشچیان و فاطمه فرشچیان هستند.دکتر علی مراد فرشچیان در ایالت فلوریدا آمریکا مشغول طبابت می باشد و لیلا تحلیل گر رفتار در ایالت نیوجرسی ساکن است. • آثاري گران قدر از استاد فرشچيان

  40. عرفان جعفري كمال الدين بهزاد کمال الدین بهزاد، بزرگترین و مشهورترین نقاش مینیاتور ساز ایرانی (به روایتی در قرن دهم قمری و سال 829 شمسی به دنیا آمد و در سال 924 شمسی برابر با 942 قمری درگذشته است) تاریخ تولد و وفاتش به درستی معلوم نیست... akairan استاد او به قولی امیرروح الله معروف به میرک نقاش هراتی کتابدار سلطان حسین بایقرا، و به قول دیگر پیر سید احمد تبریزی بود و افراد دیگری را نیز نام برده‌اند. چیزی نگذشت که نزد امیرعلی شیرنوایی و سپس در دربار سلطان حسین بایقراء در هرات تقرب یافت و پس از بر افتادن سلسله تیموریان خراسان به دست شیبک خان ازبک همچنان در هرات ماند و بعد از استیلای شاه اسماعیل اول صفوی بر ازبکان، از سال 928 هجری قمری به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب شد. در دوره شاه طهماسب صفوی نیز در کمال عزت و احترام می زیست و سرانجام در تبریز درگذشت و همانجا در جوار کمال الدین خجندی شاعر مدفون شد.

  41. نظر به شهرت بهزاد طی قرن ها کسان بسیاری کارهای او را تقلید کرده اند و نامش را بر تصویرهای بی شمار گذاشته اند از این رو تمیز دادن تصویرهای اصلی کار دشواری است. این تحقیقات بخصوص پس از برپا شدن نمایشگاه هنر ایرانی در لندن (1931 میلادی) تا حدی به نتیجه رسید. اساس اطلاعاتی که از کار او در دسترس است تصویرهایی است که با امضای اصیل او در نسخه‌ای از بوستان سعدی نقش شده و اینک در کتابخانه ملی قاهره نگهداری می‌شود. شیوه بکار بردن رنگهای گوناگون و درخشان تصویرها از حساسیت عمیق بهزاد نسبت به رنگها حکایت می‌کند. از این تصویرها چنین بر می آید که بهزاد بیشتر به رنگهای به اصطلاح "سرد" (مایه‌های گوناگون سبز و آبی" تمایل داشته، اما در همه جا با قرار دادن رنگ های "گرم" (بخصوص نارنجی تند) ، به آنها تعادل بخشیده است. تناسب یک یک اجزای هر تصویر با مجموعه آن تصویر شگفت انگیز است. شاخه های پرشکوفه و نقش کاشی ها و فرش های پر زیور زمینه تصویرها نمودار ذوق تزیینی و ظرافت بی حساب بهزاد است. اما بیش از هر چیز واقع بینی اوست که کارهایش را از آثار نقاشان پیش از او متمایز ساخته است. این واقع‌بینی بخصوص درتصویرهایی به چشم می‌خورد که صرفاٌ جنبه درباری ندارد و نشان دهنده زندگی عادی و مردم معمولی است (شیر دادن مادیانها به کره‌ها در مزرعه، تنبیه کسی که به حریم دیگر تجاوز کرده ، خدمتکارانی که خوراک می‌آورند، روستائیان در کشتزار و غیره) دیگر اینکه صورت آدم‌ها به صورت عروسک‌وار و یکنواخت نقاشی‌های پیش از بهزاد شبیه نیست، بلکه هر صورتی نمودار شخصیتی است و حرکت و زندگی در آن دیده می‌شود، آدم‌ها در حال استراحت نیز شکل و حالاتی طبیعی دارند.

  42. بر کارهای دیگری که به بهزاد منسوب است امضای مطمئنی دیده نمی‌شود. به این جهت تنها سبک تصویرها (ترکیب بی‌مانند نقش‌های تزئینی با صحنه‌های واقعی) می‌تواند راهنمائی برای تمیز دادن کارهای اصیل او به شمار آید. در میان تصویرهای بی شماری که در کتابها یا جداگانه بنام بهزاد موجود است اختلاف عقیده میان خبرگان بسیار است. اما به هر حال بسیاری از این کارها اگر از آن خود استاد نباشد وابسته به مکتب او هستند. برخی از شاگردانش مانند قاسم علی و آقا‌میرک در کار خود بیش و کم به پای استاد رسیدند. با آنکه در زمان صفویه سبک مینیاتور سازی بار دیگر دچار تحول شد، ولی نزدیک نیم قرن پس از بهزاد نفوذ او در کار نقاشان به چشم می‌خورد. نقاشان هراتی سبک بهزاد را به بخارا بردند و آنرا در دربار خاندان شیبانی پرورش دادند. مهاجرت برخی از نقاشان سبب اشاعه سبک بهزاد در هند نیز شد

  43. عرفان يزداني  زندگینامه کمال الدین بهزاد کمال الدین بهزاد (نگارگرایرانی - محتملا ١٤٦٠/٨٦٥ ق-١٥٣٥/٩٤٢ق) هنرمندی نوآور و چیره دست که راهی درعرصه نگارگری ایرانی گشود و تاثیری وسیع بر کار نقاشان بعدی درایران، هند، ترکیه و آسیای میانه گذاشت. گویا درکودکی یتیم شد. روح الله میرک در هرات سرپرستی اش را برعهده گرفت و به اوفن نقاشی آموخت (از پیر سید احمد تبریزی نیز به عنوان استاد وی نام برده اند) بهزاد در محفل میرعلی شیرنوایی و به تشویق و حمایت اوپرورش فکری وهنری یافت. سپس به خدمت سلطان حسین بایقرا درآمد (حدود١٤٨٥/٨٩٠ق). پس از استیلای ازبکان برهرات، مدتی دراین شهرباقی ماند و به فعالیت خود در دربارجدید ادامه داد. بعدها به تبریز رفت و در دربار شاه اسماعیل صفوی به سرپرستی کتابخانه و کارگاه هنری منصوب شد (١٥٢١/٩٢٨ق). محتملا این سمت را تا اوایل سلطنت شاه تهماسب اول نیز بر عهده داشت. در زمان اقامت درهرات و تبریز به پرورش شاگردان برجسته ای چون قاسم علی " شیخ زاده " و "میرمصور" همت گماشت. او در تبریز درگذشت و در جنب مقبره شیخ کمال خجندی به خاک سپرده شد. نقاشی های بسیاری را به بهزاد منصوب کرده اند؛ ولی عقیده رایج بر آن است که فقط ٣٢ تصویر ). را می توان از آثار راستین او به شمار آورد. البته این آثار فقط بر ده سال ازدوران طولانی فعالیت هنریش گواه می دهد(١٤٦٨/٨٩١ق– ١٤٩٥/٩٠١ق.

  44. همه کارشناسان شش نگاره نسخه بوستان سعدی موجود در دارالکتب قاهره را جزو مهم ترین آثارش محسوب می کنند؛ اگرچه فقط چهار تا از آنها مرقوم اند. در دو نسخه خمسه نظامی موجود در کتابخانه بریتانیا نیز هجده اثر بهزاد را می توان تشخیص داد. بهزاد در مکتب هرات پرورش یافت. ولی با توانایی شگرفی که در ترکیب بندی، هماهنگی رنگها وتوازن شکلها داشت، باعث و بانی تحولی مهم درسنت نقاشی ایرانی شد. او به مدد خطوط شکلساز و قوی و پویا، پیکره های یکنواخت و بی حالت در نقاشی پیشین را به حرکت درآورد. طبیعت و معماری رابه مکان فعل وعمل آدمها بدل کرد و دراین محیط، برای هرپیکر جایی مناسب درنظر گرفت. بابهره گیری ازتاثیرات متقابل رنگ ها،بخش های مختلف تصویر راباهم مرتبط ساخت. به منظور استحکام ساختار کارش به روش های هندسی ساختمان ترکیب بندی روی آورد. بدین سان، او توانست میان آدمها، اشیاء و محیط ارتباطی منطقی برقرار کند، که دستاوردی تازه در نقاشی ایرانی بود. تفسیر واقعگرایانه از رویدادهای داستان و توجه به جلوه های زندگی واقعی، وجه دیگری از نوآوریهای بهزاد بود. او در تجسم محیط و زندگی و کار مردم، گاه تیزبینی بسیار ازخودنشان می داد (مثلا، کارگرانی که با تقسیم کارمعین کاخی رابنامی کنند و درمیان آنها یک زنگی ناوه کش نیزدیده می شود، خدمتکارانی که وسایل ضیافت شاهانه را تدارک می بینند، غلامی که حوله در دست ایستاده تا پای خواجه اش را خشک کند.) بااین حال بهزاد هیچ گاه برداشت معنوی از مضمون داستان را فدای توصیف وقایع عادی نمی کرد.. ازسوی دیگر، اوبرای تجسم دنیای واقعی روشی مبتنی بر اصول زیبایی شناسی نگارگری ایرانی را برگزیده بود و از این رو، واقعگرایی او ماهیتاً با طبیعت گرایی اروپایی تفاوت داشت. درنقاشی بهزاد، احساس و تعقل به طرزی ظریف و هنرمندانه متعادل شده اند. . در حقیقت، نحوه نگارش او به انسان با شیوه کاربست رنگ و خط و به طورکلی با چگونگی انتظام ساختار آثارش انطباق کامل دارند.این محتوای انسان گرایانه و قالب ملازم با آن، در تاریخ نقاشی ایرانی بی سابقه است.

  45. نظر به شهرت بهزاد طى قرنها کسان بسیارى کارهاى او را تقلید کرده اند و نامش را بر تصویرهاى بیشمار گذاشته اند از اینرو تمیز دادن تصویرهاى اصلى او کار دشوارى است. این تحقیقات مخصوصاً پس از برپا شدن نمایشگاه هنر ایرانى در لندن (۱۹۳۱ م.) تا حدى به نتیجه رسیده است. اساس اطلاعاتى که از کار او در دست است تصویرهایى است که با امضاى اصیل او در نسخه اى از بوستان سعدى نقش شده. و اینک در کتابخانهٔ ملى قاهره مخزون است.شيوه ٔ بکار بردن رنگهاى گوناگون و درخشان تصویرها از حساسیت عمیق بهزاد نسبت به رنگها حکایت می کند. از این تصویرها چنین برمىآید که بهزاد بیشتر برنگهاى به اصطلاح «سرد» (مایه هاى گوناگون سبز و آبى) تمایل داشته، اما در همه جا با قرار دادن رنگهاى «گرم» (بخصوص نارنجى تند) در کنار آنها، به آنها تعادل بخشیده است. تناسب یک یک اجزاى هر تصویر با مجموعهء آن تصویر شگفتانگیز است. شاخه هاى پرشکوفه و نقش کاشیها و فرشهاى پرزیور زمینهء تصویرها نمودار ذوق تزیینى و ظرافت بىحساب بهزاد است. اما بیش از هر چیز واقع بینى اوست که کارهایش را از آثار نقاشان پیش از او متمایز ساخته است. این واقع بینى بخصوص در تصویرهایى بچشم میخورد که صرفاً جنبهء دربارى ندارد و نشان دهندهٔ زندگى عادى و مردم معمولى است (شیر دادن مادیانها به کرهها در مزرعه، تنبیه کسى که به حریم دیگرى تجاوز کرده، خدمتکارانى که خوراک مىآورند، روستائیان در کشتزار و غیره). دیگر اینکه صورت آدمها به صورت عروسک وار و یکنواخت نقاشیهاى پیش بلکه هر صورتى نمودار شخصیتى است و حرکت و زندگى در آن دیده میشود. آدمها در حال استراحت نیز شکل و حالاتى طبیعى دارند. بر کارهاى دیگرى که به بهزاد منسوب است امضاى مطمئنى دیده میشود. به این جهت، تنها سبک تصویرها (ترکیب بیمانند نقشهاى تزئینى با صحنه هاى واقعى) میتواند راهنمائى براى تمیز دادن کارهاى اصیل او بشمار آید. در میان تصویرهاى بیشمارى که در کتابها یا جداگانه بنام بهزاد موجود است اختلاف عقیده میان خبرگان بسیار است.

  46. اما بهرحال بسیارى از این کارها اگر ازآن خود استاد نباشند وابسته به مکتب او هستند. برخى از کتابهایى که با تصویرهاى منسوب به بهزاد مزیناند ازین قرارند: گریز یوسف از زلیخا [بوستان سعدی] (١٤٨٨/٨٩٣ ق)، جنگ شترسواران، ساختن قصر خورنق [خمسه نظامی] (١٤٩٢/٨٩٨ ق)، حضرت محمد (ص) وخلفای راشدین [حیرت الابرار میرعلیشیرنوایی] (حدود١٤٩٥/٩٠١ ق)، صورت شیبک خان (حدود١٥٠٨/٩١٤ق(. نفوذ بهزاد بیش از هر چیزى در کار شاگردان او دیده می شود. برخى از شاگردانش، مانند قاسم على و آقا میرک، در کار خود بیش و کم به پاى استاد رسیدند. با آنکه در زمان صفویه سبک مینیاتورسازى بار دیگر دچار تحول شد، نزدیک نیم قرن پس از بهزاد نفوذ او در کار نقاشان بچشم میخورد. نقاشان هراتى سبک بهزاد را به بخارا بردند و آنرا در دربار خاندان شیبانى پرورش دادند. کتابى بنام مهر و مشترى که در ۹۲۶ ه . ق. در بخارا استنساخ شده نمودار آن است که سبک بهزاد در بخارا بهتر از تبریز حفظ شده است. مهاجرت برخى از نقاشان سبب اشاعهء سبک بهزاد در هندوستان نیز گردید. ساختن قصر خورنق، اثری از استاد کمال‌الدین بهزاد

  47. الامام باقر( عليه السلام ): « سِلاحُ اللِّئامِ قَبيحُ الكَلامِ ». « حربة فرومايگان زشتگويي است ».ـ الامام زين العابدين( عليه السلام): « مَن رَمي النّاسَ بما فيهم رَمَوهُ بما لَيسَ فيهِ ». « هر كه از عيبهايي كه مردم دارند سخن بگويد، مردم عيبهايي را كه ندارند به او نسبت دهند ».ـ رسول الله( صلي الله عليه و آله ):‌ « اِذا نَسَبَكَ رَجُلٌ بما يعلَمُ مِنكَ فلاتَنسِبهُ بما تَعلَمُ مِنه، فَيكونَ أجرُ ذلك لك وَ وَبالُهُ عَلَيهِ ». « هرگاه كسي از تو چيزي مي داند و آن را به تو نسبت داد، تو آنچه را از او مي داني به وي نسبت مده ( و اظهار مكن ) تا ثواب اين كار از آنِ تو باشد و گناهش از آنِ او ».پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند: ورود انسان بد زبان به بهشت حرام است.

  48. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند مي فرمايدکه هرکس به دوست من(يعني مومن)اهانت کند(چه با زبان و چه با رفتار) به جنگ با من برخاسته است. اصول کافي ج ص ۳۵۲

  49. ـ الامام الصادق(‌ عليه السلام ): « اِحفَظ لِسانَك عَن خَبيثِ الكلامِ ». « زبان خود را از بيان كلمات زشت و ركيك محافظت كن ».

More Related