1 / 13

جلسه پنجم موضوع: انواع جمع محورهاي بحث: - جمع مكسر - جمع سالم - جمع قله - جمع كثره

۱- هر گاه فاعل، مؤنث حقيقي باشد و با فعل فاصله نداشته باشد فعل نيز مؤنث آورده مي شود مانند سافرت فاطمة، اما اگر فاصله ايجاد شود فعل مي تواند مذكر يا مؤنث آورده شود مانند جاء اليوم هند يا جاء اليوم هندُ. 

Download Presentation

جلسه پنجم موضوع: انواع جمع محورهاي بحث: - جمع مكسر - جمع سالم - جمع قله - جمع كثره

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. ۱- هر گاه فاعل، مؤنث حقيقي باشد و با فعل فاصله نداشته باشد فعل نيز مؤنث آورده مي شود مانند سافرت فاطمة، اما اگر فاصله ايجاد شود فعل مي تواند مذكر يا مؤنث آورده شود مانند جاء اليوم هند يا جاء اليوم هندُ.  • ۲- اگر فاعل ضميري باشد كه به مؤنث حقيقي يا مجازي بر گردد، در اين صورت فعل بايد مؤنث آورده شود مانند الشمسُطلعت     يا  فاطمة خرجتْ من المدرسةِ •  مؤنث مجازي فاعل هي مستترفاعل هي مستتر به مونث حقيقي بر مي گردد. • ۳- اگر فاعل اسم ظاهر باشد (چه حقيقي و چه مجازي) طلعت الشمسُ (مجازي) يا جاء ت فاطمة (حقيقي)، اگر فاعل جمع مكسر باشد مذكر يا مؤنث بودن فعل جايز است. مانند ذهب الرجالُ – ذهبت الرجالُ. • اسم بر ۳ نوع است: ۱- مفرد: بر يك شي يا شخص دلالت مي كند و نشانه خاصي ندارد. ۲- مثني: كه ان و ين مكسور مي پذيرد. ۳- جمع كه جمع يا سالم و يا مكسر است. علامت آن ونَ – ينَ – ات. • ملحقات مثني: اسمهاي مثنائي كه علامت مثني آنها را بر داريم، اسم مفرد از آنها ساخته نمي شود مانند اثنان و اثنتان و يا اصلاً شكل مثني ندارد و معني مثني مي دهد. مانند كِلا و كلِتا.

  2. جلسه پنجم • موضوع: انواع جمع • محورهاي بحث: • - جمع مكسر • - جمع سالم • - جمع قله • - جمع كثره • - ملحق به جمع مذكر سالم • - ملحق به جمع مؤنث سالم • - اعراب جمع مذكر سالم • - اعراب جمع مؤنث سالم • - اوزان جمع مكسر • - اسمهايي كه جمع مذكر سالم بسته مي شود • - جمع بستن صفت

  3. جمع كلمه اي است كه دلالت بر بيش از دو مذكر يا مؤنث مي كند.جمع بر چند نوع است: •  ۱- جمع مكسر: جمعي است كه با تغيير دادن مفرد آن ايجاد مي شود مانند اَسَدَ ← اُسُد. حال تغيير در حركت مي تواند باشد مانند اُسد و يا تغيير در تعداد حروف مانند اموات. مكسر بر دو قسم است: الف) قله: دلالت بر بيش از ۲ تا ۱۰ مي كند و بر چهار وزن اَفعلُ، اَفعال، افعلة و فعلة مي باشد. ب) كثرة: جمعي است كه دلالت بر ۲ تا بي نهايت مي كند و اوزان آن قياسي است مانند حيل ← حيال. • ۲- جمع سالم: جمعي است كه مفرد آن تغيير نمي كند و علامت جمع به آخر كلمه مفرد اضافه مي شود. جمع سالم يا مذكر است مانند معلم ← معلمونَ و معلمينَ و يا مونث است مانند معلمة ← معلمات كه ات علامت آن        مي باشد. • ملحقات جمع مذكر: اسمي است كه اگر علامت جمع مذكر را از آخر آنها حذف كنيم اسم مفرد مذكر بدست نمي آيد. • مانند ارضون←ارض.ارض مؤنث است.اهلون←اهل.اهل اسم جمع است نه مفرد مذكر • ملحقات جمع مؤنث: جمعي است كه با حذف ات مفرد مؤنث بدست نمي آيد مانند اموات كه ات علامت جمع نيست.

  4. جلسه ششم • موضوع: معرفه و نكره • محورهاي بحث: • - تعريف اسم نكره • - انواع اسم نكره •               - اسمي كه ال را بپذيرد •               - اسمي كه ال را نپذيرد • - تعريف اسم معرفه • - انواع اسم معرفه • - تعريف ضمير • - انواع ضماير •           - مستتر •           - بارز • - انواع ضمير مستتر •                  - واجب الاستتار •                  - ضميري كه هيچگاه ظاهر نمي شود (جايز الاستتار) • - انواع فعل و ضماير كار بسته در آنها • - انواع ضمير بارز •             - ضمير منفصل •             - ضمير متصل

  5. اسم نكره اسمي است كه بر فرد يا شئي معيني دلالت نمي كند و افراد يا انواع متعددي را شامل مي شود مانند كتاب كه كتاب خاصي مورد نظر نمي باشد. اسم نكره دو نوع است: • ۱- اسمي كه مي توان با "ال" آنرا معرفه كرد مانند انسان نكره ← الانسان   • ۲- اسمي كه خود نمي تواند ال بگيرد ولي مي توان بجاي آن اسمي قرار داد كه بتواند ال بگيرد مانند ذو ← صاحب كه صاحب مي تواند ال بگيرد. • اسم معرفه اسمي است كه براي شنونده شناخته شده است و به ۳ دسته كلي تقسيم مي گردد: • ۱-اسمهايي كه بر زبان معرفه آورده مي شود مانند ضمائر، اسم اشاره و اسم موصول • ۲- اسمهاي عَلم كه بر شخص يا شئي معلومي دلالت مي كند مانند فاطمه  • ۳- اسمهايي كه با ال و يا با اضافه شدن به يكي از معرفه ها، معرفه مي گردد مانند القلم – بابُ المدرسةِ. • ضمائر: اسمي است كه بر متكلم يا مخاطب و يا غائب دلالت مي كند و بجاي اسم قرار مي گيرد. ضماير يا بارز و يا مستتر هستند. ضماير بارز يا متصل و يا منفصل هستند. ضماير مستتر يا واجب الاستتار و يا جايز الاستتار هستند.

  6. جلسه هفتم • موضوع: انواع ضمائر • محورهاي بحث: • - ضمائر متصل •           - ضمائر متصل رفع •           - ضمائر متصل نصب •                               - ياء متكلم •                               - ك مخاطب •                               - هاء غائب •           - ضمائر متصل جر • - ضمائر منفصل •           - ضمائر منفصل رفعي •           - ضمائر منفصل نصبي • - نون وقايه

  7. جلسه هشتم • موضوع:اسم اشاره و اسم موصول • محورهاي بحث: • - تعريف اسم اشاره • - اسم اشاره نزديك • - اسم اشاره متوسط • - اسم اشاره دور (بعيد) • - اسم اشاره مكان •                - كاف خطاب • - تعريف اسم موصول •               - صله موصول •               - صله عائد • - انواع اسم موصول •               - موصول خاص •                          - الفاظ موصول خاص •               - موصول عام (مشترك)

  8. اسم اشاره اسمي است براي اشاره كردن كه براي مذكر، مؤنث، مفرد، مثني و جمع متفاوت مي باشد. • اسم اشاره نزديك براي صيغه هاي نزديك است مانند هذا- هذان، هذين- هؤلاء • اسم اشاره متوسط: ذاك- ذانك، ذينك- اولئك • اسم اشاره بعيد: براي مشاراليه دور است. تلكَ- تانكَ- تينكَ- اولائكَ • اسم اشاره مكان: هنا براي اسم اشاره به مكان نزديك است و براي متوسط هناك و براي دور هنانك • اسم موصول: اسم معرفه اي كه مقصود از آن مشخص نمي شود مگر با جمله اي كه بعد از آن بيايد كه به آن جمله صله موصول مي گويند. • صله موصول: ممكن است جمله خبري باشد كه در آن ضميري است كه به اسم موصول باز مي گردد و يا شبه جمله باشد مانند جاء الذي رأيته امس. • اسم موصول يا ۱- عام است: براي مذكر و مؤنث، مفرد، مثني و جمع يكسان بكار مي رود. من براي جاندار عاقل و ما براي بي جان و غير عاقل يا ۲- خاص: براي هر صيغه اي لفظ خاصي دارد. مانند الذي- التي

  9. جلسه نهم • موضوع: موصول مشترك، فعل و انواع آن • محورهاي بحث: • - انواع موصول مشترك • - تعريف فعل • - اقسام فعل •           - فعل ماضي •           - فعل مضارع •           - فعل امر • - علائم فعل ماضي • - تعريف فعل مضارع • - حروف مضارعه • - علامتهاي فعل مضارع • - حروف مضارعه • - فعل امر

  10. خلاصه • موصول مشترك: من، ما، اي، ذا، مَنْ براي عاقل بكار مي رود و ما براي غير عاقل و ايِّ براي هر دو. • فعل بر انجام دادن كار يا روي دادن حالتي در زمان مشخص دلالت مي كند مانند كتبَ. فعل سه نوع است: • ۱- ماضي بر انجام دادن كار يا روي دادن حالتي در گذشته دلالت مي كند مانند كتبَ ربكم علي نفسه الرحمة • علامتهاي ماضي عبارتند از: ضمير تَ فاعلي در فعل ماضي (تَ، تِ، تُ، تما، تُنﱠ، تم) و تْ تأنيث مانند اَخْرَجتِ الرضُ اثقالها. • ۲- فعل مضارع: دلالت بر انجام دادن كار يا روي دادن حالتي در حال يا آينده دارد مانند يرحمُ من يشاء. • علامتهاي فعل مضارع عبارتند از: بر سر آن حروف جزم و يا نصب قرار مي گيرد، حروف استقبال مانند س، سوف • فعل ماضي گاهي دلالت بر زمان حال مي كند و گاهي برآينده. زماني كه فعل دعا باشد، يا در جملات شرط باشد يا بعد حرف اذا و اِن شرطيه باشد. فعل مضارع نيز گاهي معني ماضي مي دهد. • ۳- فعل امر دلالت بر طلب درخواست دارد. ضمير ياء مونث را مي پذيرد مانند اشربي.

  11. موصول مشترك: من، ما، اي، ذا، مَنْ براي عاقل بكار مي رود و ما براي غير عاقل و ايِّ براي هر دو. • فعل بر انجام دادن كار يا روي دادن حالتي در زمان مشخص دلالت مي كند مانند كتبَ. فعل سه نوع است: • ۱- ماضي بر انجام دادن كار يا روي دادن حالتي در گذشته دلالت مي كند مانند كتبَ ربكم علي نفسه الرحمة • علامتهاي ماضي عبارتند از: ضمير تَ فاعلي در فعل ماضي (تَ، تِ، تُ، تما، تُنﱠ، تم) و تْ تأنيث مانند اَخْرَجتِ الرضُ اثقالها. • ۲- فعل مضارع: دلالت بر انجام دادن كار يا روي دادن حالتي در حال يا آينده دارد مانند يرحمُ من يشاء. • علامتهاي فعل مضارع عبارتند از: بر سر آن حروف جزم و يا نصب قرار مي گيرد، حروف استقبال مانند س، سوف • فعل ماضي گاهي دلالت بر زمان حال مي كند و گاهي برآينده. زماني كه فعل دعا باشد، يا در جملات شرط باشد يا بعد حرف اذا و اِن شرطيه باشد. فعل مضارع نيز گاهي معني ماضي مي دهد. • ۳- فعل امر دلالت بر طلب درخواست دارد. ضمير ياء مونث را مي پذيرد مانند اشربي.

  12. جلسه دهم • موضوع: صرف فعل • محورهاي بحث: • - فعل جامد • - فعل متصرف •             - فعل متصرف تام •             - فعل ناقص التعرف • - حالتهاي بناي فعل ماضي • - حالتهاي بناي فعل امر • - حالتهاي بناي فعل مضارع • - اعراب فعل مضارع و ساختن فعل مضارع

  13. فعل جامد به فعلي گفته مي شود كه صرف نمي گردد مانند نِعْمَ. اين افعال معنا را بدون زمان و حدث بيان مي كند مانند ليس. فعل جامد امر، ماضي و مضارع ندارد و به صورت امر بكار مي رود مانند تعال- هاتِ. • فعل متصرف: فعلي است كه به صورت چهارده صيغه صرف مي شود، ماضي، مضارع و امر دارد. • حالتهاي بناي فعل ماضي: فعل ماضي مبني بر فتح مانند ذهبَ. اما اگر به ضمير جمع مذكر متصل شود مبني بر ضم است مانند ذهبوا. فعل ماضي مبني بر ضم است و هنگامي كه ضمائر رفع متحرك به فعل متصل شوند مبني بر سكون است مانند ذهبْتَ. • حالتهاي بناي امر: فعل امر مبني بر سكون است مانند اُكْتُبْ. اگر فعل حرف آخر آن عله باشد حرف عله حذف مي شود مانند اُدعُ از تدعو، واو حذف شده در امر و اعراب ديگر فعل مضارع حذف نون اعرابي از آخر فعل. • حالتهاي بناي فعل مضارع: ۱- مبني بر سكون: در دو صيغه جمع مؤنث غائب و مخاطب.  ۲- مبني بر فتح: وقتي كه آخر فعل نون تأكيد خفيفه يا ثقيله باشد.

More Related